چکیده:
در اندیشه امام خمینی و آبراهام مزلو (پدر جنبش روانشناسی انسانگرای «نیروی سوم»)، وجوه تشابه مهمی درباره «فطرت انسان» به چشم میخورد. از منظر امام خمینی و مزلو، فطرت انسان مایه امتیاز نوع بشر از سایر موجودات بوده و مثبت و خوب معرفی شده است. نکته مهم این است که انسان دقیقاً به اقتضای همین فطرت، خواهان کمال و سعادت و تعالی شمرده میشود و اخلاق فاضله را در خویش محقق میکند و لذا تکامل این موجود کمالطلب در راستای چنین فطرتی جریان مییابد. بر اساس این دو رأی، اگرچه فطرت انسان مثبت و خوب توصیف میشود اما تحت تأثیر عوامل منفی مختلف و شرایط نامناسب، گاه منشأ شرارت میشود؛ البته این شرارت امری ذاتی محسوب نمیشود. در تعریفی که امام خمینی از فطرت انسان به دست میدهد، بر جهات جسمی آدمی تأکید نمیشود؛ و این در حالی است که مزلو ابعاد جسمانی و فیزیولوژیکی آدمی را در تعریف فطرت میگنجاند.
خلاصه ماشینی:
بر اساس آنچه ذکر شد، فطرت پاک انسان با ويژگي هايي که دارد، دليل بزرگي براي تکامل اوست و در صورتي که بنا به قول امام خميني ، به احکام طبيعت محتجب نشود، يا بر اساس آراء مزلو از عواملي که تأثير منفي بر اين هسته دروني مي گذارند دور باشد، راهنماي باطني انسان براي کمال يافتن خواهد بود.
لازم به ذکر است که در جست وجوي هاي صورت پذيرفته ، پژوهش تطبيقي به صورتي که بين «فطرت اصيل » انسان - و اين امر که اين اصالت نمايانگر مثبت بودن ذاتي انسان است يا منفي بودن ذاتي او- و ارتباط بين اين فطرت با اخلاق يا امور ارزشي و معنويت در آراء امام خميني و آبراهام مزلو صورت گرفته باشد، يافت نشد.
او قائل است براي ارائه تعريفي جامع از انسان ، که نمايانگر «فرد اصيل » يا «خود واقعي » يا به عبارت ديگر «کمال انساني » باشد علاوه بر اين که ضرورت دارد، خلق و خوي ، سرشت ، استعدادها، نيازهاي اساسي شبه غريزي ، فيزيولوژي ، عصب شناسي ، غددشناسي و حتي سبک زندگي فرد در تعريف گنجانده شود؛ بلکه اين تعريف بايد ناظر به ارزش هاي دروني آدمي نيز باشد و اگر چنين نباشد، تعريف ناقص بوده ، به طور کامل ، ذات و فطرت انسان را نمايش نداده است (مزلو، ١٣٧٤: ٤٠٨).
وي معتقد است که مي توان اين ارزش ها را در درون خود فطرت آدمي کشف کرد (مزلو، ١٣٧٤: ٤٤) لذا «بايدهايي » که براي انسان کمال طلب به عنوان «ارزش »، مورد مطالبه قرار مي گيرند درواقع ، «هستند» و او مي تواند با تعمق در ذات خويش آن ها را کشف کند و يا در دنياي خارج به آن ها دست يابد.