چکیده:
اعتقاد به جزای تکوینی و تجسم اعمال بهعنوان صور باطنی اعمال در دو حوزة نفس و عالم برزخ، از مسائل پذیرفتهشده در میان اهل معرفت است. اما ماهیت و موطن صور تمثلیافته و چگونگی شکلگیری آن و نیز ارتباط این صور با حقیقت انسان، از منظر اهل معرفت از ابهامات موجود در این مسئله است که در این نوشتار بررسی شدهاست. طبق یافتههای این تحقیق، اعمال و احوال نفس، افزون بر صورت ظاهری آن، در صقع نفس نیز حقیقتی مییابد و در واقع نفس، صورتهایی را در خیال متصل و به تبع آن خیال منفصل انشا میکند. اعمال اگر به مرتبة رسوخ در نفس و تبدیل شدن به ملکه نرسند، زوالپذیر هستند و در غیر این صورت، تبدیل به عرض لازم نفس و در مراتب بعدی فطرت ثانیه و صورت جوهری نفس میشوند. نکتة مهم آنکه با وجود چنین تبدیل و تبدلی، بهدلیل استحاله نشدن ذات و باقی ماندن جوهرة انسانی، ادارک انسانی زائل نمیشود و همین امر خلود در عذاب را با وجود تبدیل صورت جوهری قابل فهم و توجیه میسازد. این یافتهها با بهرهگیری از مبانی متنوع و فراوانی از عارفان و حکیمان صدرایی به دست آمدهاست که از جمله میتوان به مراتب طولی عوالم در قوس نزول و صعود؛ حضرت جامع بودن انسان و تناظر انسان و عالم؛ حرکت جوهری؛ تبدیل انسان از نوع به جنس در عوالم فوقانی برخی مبانی و آموزههای دیگر...، اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
56 برخي نيز آيۀ «يوم تجد کل نفس ما عملت محضرا» (آل عمران : ٣٠) را دلالت بر اين امر و ظهور صور برزخي در کنار حقيقت انساني دانسته اند (خميني ، ١٣٧٠: ٤٣)، همچنين آيات ٨-٦ سورة زلزال و ٤٩ کهف و ٤٠ نبأ و ١٠ تکوير نيز مشير به اين حقيقت هستند، اما از سوي ديگر آيات و روايات قابل توجهي دلالت بر يگانگي نفس و صور دارند و تصريح مي کنند که خود انسان با صورت خاصي محشور مي شود، نه اينکه صورت ، وجود و تمثلي جداي از خود انسان باشد؛ مثلا مطابق با برخي از روايات که در ذيل آيات معراج آمده است ، برخي از انسان ها به دليل گناهاني که داشته اند، به صورت مسخ شده و شبيه حيوانات محشور مي شوند که از آن تعبير به «مسخ ملکوتي » شده است ؛ زيرا روح انسان بر اثر گناه و رسوخ آن در نفس به صورت حيوان محشور مي شود و اوصاف حيواني فصل مقوم وي مي گردد (جوادي آملي ، ١٣٨٩ب ، ج ٢٢: ١٩٣؛ طبرسي (١)،١٣٧٢، ج ٣: ٣٥٧؛ آلوسي ،١٤١٥، ج ٦: ٣٠٩؛ کاشاني ، ١٤١٦، ج ٧: ٣٨١ ؛ ملاصدرا، ١٣٦٦الف ، ج ٧: ٤٣٣ ؛ فخر رازي ، بي تا، ج ٣١: ١٠).