چکیده:
تامین مالی از کلیدیترین مباحث حاکم بر قراردادهای سرمایهگذاری و صنایع نفتوگاز است. پروژههای نفتوگاز نقش بسزایی در توسعۀ اقتصادی کشور صاحب نفت دارند؛ ازاینرو اجرای آنها نیازمند هزینۀ فراوانی است و ریسک بالایی دارد. در تامین مالی پروژههای نفتی، موضوع و جغرافیای پروژه اهمیت بسیاری دارد. تامین مالی این پروژهها ممکن است از منابع بازارهای مالی یا سرمایه صورت گیرد. انتخاب تامین مالی مناسب پروژه، بنابه اقتضای فیزیکی و جغرافیایی و سیاسی پروژه متغیر است. از جملۀ این روشها میتوان به فاینانس، یوزانس، تامین مالی پروژه و... اشاره کرد. ازآنجاکه تامین مالی این پروژهها در قالب قراردادهای مختلفی انجام میشود و به شرایط پروژه، حقوق و تکالیف طرفین، ویژگیهای محیطی و... بستگی دارد، در این مقاله، انواع تامین مالی و امکان استفاده از آنها در پروژههای نفتی بررسی خواهد شد. در این پژوهش، برای تحلیل هریک از روشهای تامین مالی، از روش توصیفی ـ تحلیلی بهره گرفته شده است
Financing is one of the key issues in investment contracts and the oil and gas industry. Oil and gas projects play an important role in the development of the economy of the oil-owning country, and therefore their implementation requires high costs and high risk. In financing oil projects, the subject and geography of the project are very important. These projects may be financed from financial or capital markets. Choosing the right financing for a project can vary depending on the physical, geographical, and political needs of the project. These methods include financing, usance, project financing, and so on. Since the financing required for these projects is done in the form of different contracts and depends on the project conditions, rights, and obligations of the parties, environmental characteristics, etc., in this article, we examine the types of financing and the possibility of using them in oil projects. We examine. In this paper, a descriptive-analytical method is used to analyze each of the financing methods
خلاصه ماشینی:
در اين روش ، وام گيرنده متعهد ميشود در مواعد تعيين شده نسبت به استهلاک اصل و سود وام اقدام کند، فارغ از اين که پروژه اي که براي آن وام گرفته است درآمد کافي براي بازپرداخت اصل و سود وام را داشته باشد يا نه ؛ در نتيجه وام دهنده نميتواند به اموال شرکت هاي مسئول طرح مراجعه کند (شيروي ، ١٣٩٨، ص ٣٣٩-٣٣٨).
فاينانس سازوکاري قراردادي ميان دو کشور سرمايه پذير و سرمايه گذار است که به موجب آن ، سرمايه گذار پروژه را با نيروي انساني متخصص ، انتقال فناوري، ماشين آلات و تجهيزات ، مواد اوليه و توان ارزي لازم تأمين ميکند و سرمايه پذير متعهد ميشود پس از رسيدن به بهره برداري ، به نسبت سرمايه گذاري، اصل و سود متعلق به سرمايه را به صورت اقساطي در دوره هاي ميان مدت و بلندمدت پنج تا ده ساله پرداخت کند (فيضي چکاب و تقي زاده ، ١٣٩٤، ص ١٥٥).
تأمين مالي پروژه در طرح هايي قابل استفاده است که توجيه اقتصادي داشته و درآمد حاصل از اجراي طرح ، علاوه بر جبران هزينه هاي جاري، جواب گوي اصل و سود وام نيز باشد (شيروي ، ١٣٩٨، ص ٣٤٠).
خطوط اعتباري: در اين روش ، کنسرسيوم از طريق مراجعه به بازار سرمايه و در ازاي دريافت اعتبار خود به سرمايه گذاري در پروژه اقدام ميکند و به شرايط اخذ وام از بانک هاي خارجي تن ميدهد.
استفاده از اين شيوه براي تأمين مالي در پروژه هاي صنايع نفت وگاز که ساختاري پيچيده در اجرا و ريسک دارند بسيار مناسب است (باقري و همکاران ، ١٣٩٠، ص ٢٤١).
org/-/media/Documents/special- lending-facilities/mslp/legal/loan-participation-agreement-standard- terms-and-conditions.