چکیده:
مساله تلقیح مصنوعی انسان یکی از پدیده های نوینی است که با شکوفایی دانش پزشکی پا به عرصه هستی نهاده و به تبع منشا ایجاد مسایل مختلف حقوقی شده است و بدلیل آنکه این موضوع یکی از موضوعات نوین می باشد، متاسفانه در حقوق مدون و قوانین موضوعه ایران سخنی محکم و قابل دفاع از آن به میان نیامده است. البته جمهوری اسلامی ایران با تدوین قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور قانونی را در پنج ماده به تصویب رسانده که تنها یک روش از روشهای موجود را به تصریح تجویز کرده است، این قانون خاص، هیچگونه اشارهای به اموری مثل اهدای اسپرم، اهدای تخمک و رحم جایگزین، به عنوان دیگر فروض مطروحه در زمینه روشهای مصنوعی باروری نکرده و تنها به پدیده اهدای جنین به عنوان یکی از مصادیق تلقیح مصنوعی و توابع و حواشی آن پرداخته است.تلقیح مصنوعی اصطلاحا عبارت است از داخل کردن نطفه مرد در رحم زن بوسیله آلات پزشکی یا هر وسیله دیگری غیر از مقاربت و نزدیکی. نسب طفل ناشی از این تلقیح به پدر و مادر خود منتسب شده و همه آثار نسب قانونی و شرعی هم بر این طفل بار میشود. در این مقاله قصد داریم به بررسی فقهی و حقوقی تلقیح مصنوعی و وضع حقوقی اطفال ناشی از این تلقیح با اسپرم بیگانه بپردازیم و ابعاد حقوقی و فقهی به همراه استفتایات مربوطه در این رابطه را مورد بررسی و مداقه قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
(همان) آقاي محمد عبده بروجردي مینويسد: «نسب علاقهاي است بين دو نفر كه به سبب توليد يكي از آنها از ديگري يا تولدشان از شخص ثالث حادت میشود» (همان) استاد سيد علي علوي قزويني در مقاله آثار حقوقي تلقيح مصنوعي انسان ايرادي به تعاريف فوق وارد دانسته اند كه ضمن آوردن متن آن براي تنوير ذهن خوانندگان به ضرورت چنين ايرادي صحه میگذاريم: «ايرادي كه بر تعاريف فوق وارد است اينكه نسب را به امر حاصل از انعقاد نطفه زن و مرد تعريف كرده اند، ولي حقيقت اين «امر» را تببين نكرده اند كه آيا اين امر، يك رابطة اعتباري و قراردادي است يا تكويني و واقعي و چون در مقام تعريف بايد از الفاظ مبهم پرهيز شود، از اين رو تعاريف فوق موجه به نظر نمیآيد.
ولي در فرعي كه هم اكنون مورد بحث ماست فرض اين است كه رابطة طبيعي بين زوجين واقع نشده و در اصل رابطه تلقيحي نيز ترديد داريم يعني نمیدانيم كه آيا نطفه تزريق شده از همسر قانوني است يا از مرد اجنبي، بنابراين الحاق طفل مزبور به زوج مشروع به هيچ وجه با مفاد ماده 1158 ق.