چکیده:
طبقهبندی و تحلیل ژانرهای شعر فارسی از بحثهای مهم ادبی است. در دهة هفتاد ایران حضور همزمان سه شاخة مستقل آمریکاگرایان، اروپاگرایان و آوانگاردیستهای بازگشتی را با خاستگاه متفاوت شاهدیم که هر کدام از اینها نقش مهمی در هدایت فکری و ذوقی شعرا و نویسندگان دهة هفتاد و ادوار بعد از آن داشته و دارند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، این سه گرایش شعری را به تفکیک ژانرهای منشعب بررسی کرده است. آمریکاگرایان، با رضا براهنی و جریان پسامدرن در ایران اعلام حضور کردند. «شعر زبان» براهنی، «پسانیمایی» علی باباچاهی و شاگردان کارگاه براهن، همچنین شعر «متفاوط» محمد آزرم در دهة هشتاد در این گروهاند. اروپاگرایان با دو شاخة غزل و شعر آزاد در این دوره فعال بودند. در شاخة غزل با سیمین بهبهانی بنیانگذار «غزل نو»، «غزل داستان» و «غزل روایی» و هم چنین جریان شاگردان او در «غزل فرم» با محمدسعید میرزایی، آرش آذرپیک، هومن عزیزی، امیر مرزبان و...، در شعر آزاد، جریان «شعر حرکت» ابوالفضل پاشا از پیروان مکتب باروک در این گروه است. آوانگاردیستهای بازگشتی، با آغاز عریانیسم و اعلام هزارة عریانیسم در تاریخ اندیشه، بههمراه بنیانگذار آن، آرش آذرپیک به عرصه آمدند. حاصل نگرش آرش آذرپیک، ژانرهای متنوعی اعم از «واژانه»، «غزل مینیمال»، «فراشعر»، «فرافرم»، «نوقلندرانه» و بیش از سی ژانر دیگر تا لحظة اکنون میباشد. از پیروان نحلة ادبی فلسفی آرش آذرپیک میتوان به طاهره احمدی، آسو اوستا، هنگامه اهورا، ستیسارا سوشیان، رابعه شمس، زرتشت محمدی، نیلوفر مسیح، آریو همتی، شهریار میرزاپور و... اشاره کرد.
Classification and analysis of why types and genres of Persian poetry is one of the important literary debates. Unfortunately, the field of poetry of the seventies, which had the most influential contemporary poetic currents; It has been abandoned in this regard. In the seventies of Iran, we see the simultaneous presence of three independent branches of Americanists, Europeanists and return avant-garde with different origins, each of which has played an important role in guiding the intellectuals and poets of the seventies and later periods.The Americans announced their presence in Iran with Reza Braheni and the postmodern movement. Braheni's "Poetry of Language", Ali Babachahi's "Pasanimai" and the students of Brahen's workshop, as well as Mohammad Azram's "Different" poetry in the eighties are in this group. Europeanists were active in this period with two branches of lyricism and free poetry. In the lyric branch with Simin Behbahani, the founder of "New Ghazal", "Ghazal Dastan" and "Ghazal Narrative" and also the flow of Simin Behbahani's students in "Ghazal Form" with Mohammad Saeed Mirzaei, Arash Azarpik, Hooman Azizi, Amir Marzban and ..., In free poetry, the flow of "movement poetry" of Abolfazl Pasha is a follower of the Baroque school in this group. Returning avant-gardeists came to the fore with its founder, Arash Azarpik, with the beginning of the era of nudism and the proclamation of the millennium of nudism in the history of thought. The result of Arash Azarpik's attitude is a variety of genres, including "Vajaneh",
خلاصه ماشینی:
از آثاري که بدون واسطه و علمي با اين دهه مواجهه شده ميتوان به کتاب ديگري (١٣٩٦) با بررسي تحليلي جريان هاي شعر معاصر ايران از سال ١٣٦٠ تا سال ١٣٩٠ اشاره کرد.
٢-١-١- شعر زبان (پست مدرن ) اين ژانر با بومي کردن مکتب «شعر زبان » آمريکا در ادبيات ايران ، توسط رضا براهني در سال ١٣٧٤ و با کتاب خطاب به پروانه ها اعلام حضور کرد و آغازگر دوران پسامدرنيستي ادبيات ايران بود.
(آذرپيک ،١٣٩٨: ٢٣٨) ٢-٢-٣- غزل فرم اين ژانر شاخه اي از مکتب فرماليسم و نام آن نيز برگرفته از همين مکتب با ويژگيهاي خاص آن است که در دهۀ هفتاد به آرامي ريشه هاي خود را در ادبيات دوانيد.
» (آزادبخت ،١٣٩٦: ٩٤) ٢-٣- آوانگارديست هاي بازگشتي آرش آذرپيک با ارائۀ مکتب اصالت کلمه و ژانرهاي سي و چندگانه اي که تا لحظۀ اکنون از آن زايش يافته اند؛ به عنوان نخستين مکتب جهان شمول جهان شرق ، با مولفه هايي مانند «جنس سوم »، «فراروي از چارچوب بسته »، «ارتباط بيواسطه »، «مراقبۀ شناور»، «اصالت وجود عريانيستي»، «فراسوژگي»، «خودآگاه و ناخودآگاه هفت گانۀ فردي-جمعي»، «دگرآگاه » و...
«از نوآوريهاي آرش آذرپيک در دهۀ هفتاد اينکه در آن زمان يک نوع تفکر مينيماليستي -يعني ايجاز و کم هم زياد است - در ذهن و زبان او بود که منجر به خلق ژانر غزل مينيمال در شعر کلاسيک و ژانر «واژانه » در ادبيات آزاد شد.
» (آذرپيک ؛ نوروزعلي،١٤٠٠: ٣١٦) بنيان گذار اين ژانر که از سال ١٣٧٦ در شعر کلاسيک ايران آغاز شد؛ مانند ديگر ژانرهاي عريانيستي، آرش آذرپيک است .