چکیده:
این مقاله به رابطۀ موسیقی عامه پسند مستقل و فرهنگ غالب میپردازد. امیرحسین مقصودلو، ملقب بهتتلو، خوانندۀ مشهور، مورد مطالعۀ این پژوهش است. این مقاله به مطالعۀ محتوای آثار تتلو به عنوان یکخوانندۀ موسیقی عامه پسند در دهۀ 1390 شمسی میپردازد. سوالی که در این تحقیق مطرح میشود ایناست که آیا این محتوا بازتاب دهندۀ سوژۀ برآمده از دل سیاستهای نئولیبرالی مورد مناقشۀ چند دهۀگذشته بین صاحب نظران است یا خیر. این پژوهش با روش تحلیل مضمون، ده اثر از این خواننده را کهاز آنها استقبال بیشتری شده است، بررسی میکند. نتیجۀ این بررسی، حوزههایی را مشخص میکند کهبخشی از آنها شامل مضمونهایی هستند که همسو با فرهنگ غالب و بخش دیگر، در تقابل با آن قرارمی گیرند. از دل چنین تطبیق و تقابلی سوژهای سرگردان و آشفته برمی آید که هم مورد مذمت جامعه وفرهنگ و ایدئولوژی غالب و هم مورد عتاب منتقدان آنها واقع میشود
This article discusses the relationship between Iranian independent popular music and dominant culture. It discusses how Amir Hossein Maqsoudloo, nicknamed Tataloo, as a famous Iranian artist in 2010s, describes subjectivities in his works and whether this description reflects a neoliberalist subjectivity or not. Since there are controversies among sociologists about whether neoliberal policies are detectable in Iranian socio-economic structures, we analyze the themes of Tataloo’s 10 most listened tracks, which reveal two distinct themes, one compromising the dominant culture and the other contradicting it. Results show that Tataloo himself and the subjectivities he represents are both turbulent and condemned and rebuked by society, the government, and its critics.
خلاصه ماشینی:
٢. بيچرانلو و محمدي نيز در تحقيق ديگري دربارٔە تتلو و آثارش (بيچرانلو و محمدي، ١٤٠٠) از همين روش تحليل مضمون استفاده کرده اند و بخشي از مضامين نهايي به دست آمده در اين دو تحقيق تکرار شده است .
در همين راستا، همان طور که پيش از اين نيز گفته شد، تتلو عامل شکست خود را در اين ديگران جست وجو ميکند: «ضربه زدن همۀ رفقام به اسمم ، به حسم » (مغز دررفته )، «يه سري درد مال بديامه / يه سري هم يادگاري از دوستم بود» (ممنوع )، «ولي من نميخواستم که ماهيا جون بدن و/ رفقا داشتن همه دستبرد ميزدن رود منو» (عجب )، «رفقا ميترسن بگن که رفيق منن / حق دارن ، بايدم منو ببينن جيغ بزنن » (جهنم )، «دل از ننه بابا از رفيق ، حتي از وطنت سيره » (شب تيره ).
با همۀ اين تفاسير، اگر قدري از متن آثار فاصله بگيريم ، عليرغم اينکه جهان بيني تتلو را ميتوان به نوعي شبيه کارماي بوديسم دانست ، اين نگاه خالي از عناصر اسلامي نيست ؛ براي مثال از عمده دستورالعمل هايي که او به تتليتيها توصيه ميکند، تخليۀ بار منفي است ، اما شکل خاصي که چنين تخليۀ بار منفي به خود ميگيرد، 286 با توجه به آنچه او از محل سکونت خود منتشر کرده ، در اتاقي با عناصري اسلامي و به صورت 1 سجده انجام ميگيرد.