چکیده:
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که از دیدگاه آیتالله خامنهای چه رابطهای بین منافع ملی و مصالح امّت اسلامی برقرار است؟ دیدگاه رایج در پاسخ به این سوال، بر پایه امکان وقوع تزاحم میان این دو مقوله و جستجو برای یافتن اولویت و وجه تقدم یکی بر دیگری استوار است. از دیدگاه آیتالله خامنهای میتوان بر اساس اعتقاد به سه مقوله هماهنگی منافع ملی با مبانی نظری اسلام، هماهنگی منافع ملی با هویت ملی و هماهنگی منافع ملی با اهداف فراملی، نفی ذاتی تزاحم میان منافع ملی با مصالح اسلامی را نتیجه گرفت، زیرا از دیدگاه ایشان منافع ملی یک کشور اسلامی جدا از هویت ملی و فرهنگ اجتماعی مردم مسلمان که برگرفته از ارزشهای اسلامی است، نیست. از دیدگاه آیتالله خامنهای، در موارد بسیاری احساس تزاحم ناشی از وجود ابهام است؛ اگر ابهامات نظری و عملی سیاست خارجی دولت اسلامی رفع شود و مبانی آن منقح گردد، بخش مهمی از تناقضات ظاهری در بُعد عمل نیز منتفی خواهند شد. گاهی نیز تزاحم از توهّم منفعت یا مصلحت بوجود میآید. دولت اسلامی با در نظر گرفتن مبانی نظری اسلام میتواند با دیدی واقعگرایانه و بر اساس ضرورتهای موجود، استراتژیها و تاکتیکهای مناسبی در سیاست خارجی خود در راستای حفظ منافع ملی و مصالح اسلامی تدارک ببیند.
The purpose of the present study is to answer this research question: from the view of Ayatollah Khameneii, what is the relationship between national interests and Islamic community expediencies? The common viewpoint in finding an answer to this question is based on the likelihood of conflict between these 2 categories and search for finding out the priority aspect of one over another. However, from the view of Ayatollah Khameneii, it can be concluded that based on belief in 3 concepts named as consistency between national interests and theoretical foundations of Islam, consistency between national interests and national identity, and consistency between national interests and international objectives, there is innately no conflict between national interests and Islamic expediencies because in his view, national interests of an Islamic country are not separated from the Muslims’ national identity and social culture derived from Islamic values. In his opinion, in many cases, the perception of conflict is out of ambiguity; and if theoretical and practical confusions in the foreign policy of the Islamic government are resolved and corrected, a major part of outer contradictions in practical aspects would also be removed. Sometimes, conflict is out of the illusion of interests or experiences. Islamic government by considering theoretical foundations of Islam and a realistic outlook based on the existing necessities, can provide suitable strategies and techniques in its foreign policy to sustain national interests and Islamic expediencies.
خلاصه ماشینی:
com چکیده هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که از دیدگاه آیتالله خامنهای چه رابطهای بین منافع ملی و مصالح امّت اسلامی برقرار است؟ دیدگاه رایج در پاسخ به این سوال، بر پایه امکان وقوع تزاحم میان این دو مقوله و جستجو برای یافتن اولویت و وجه تقدم یکی بر دیگری استوار است.
از دیدگاه آیتالله خامنهای میتوان بر اساس اعتقاد به سه مقوله هماهنگی منافع ملی با مبانی نظری اسلام، هماهنگی منافع ملی با هویت ملی و هماهنگی منافع ملی با اهداف فراملی، نفی ذاتی تزاحم میان منافع ملی با مصالح اسلامی را نتیجه گرفت، زیرا از دیدگاه ایشان منافع ملی یک کشور اسلامی جدا از هویت ملی و فرهنگ اجتماعی مردم مسلمان که برگرفته از ارزشهای اسلامی است، نیست.
تحقیق حاضر به دنبال تبیین این ارتباط از دیدگاه آیتالله خامنهای و نگاه ایشان به مسأله تزاحم میان منافع ملی و مصالح اسلامی است.
رویکرد آیتالله خامنهای در این رابطه، نفی ذاتی تزاحم میان منافع ملی با مصالح اسلامی است.
از آنجا که ایدئولوژی و قواعد حاکم بر سیاست خارجی دولت اسلامی برگرفته از متون دینی و اندیشه سیاسی اسلام میباشد، تضادی میان منافع ملی جامعه اسلامی با مبانی نظری اسلام نخواهد بود، زیرا سیاست اسلامی مبتنی بر عقل و علم است و هرچه با عقل سلیم مخالف باشد، با اسلام نیز مغایر خواهد بود (نائینی، 1376: ج3، ص60).
بر این اساس سید محمد صدر در مورد سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران مینویسد: «منافع ملی ما از منافع اسلامیمان جدا نیست و به هیچوجه این دو از یکدیگر قابل تفکیک نیستند.