چکیده:
در یک تعریف کلی، کودک کار به شخصی اطلاق میشود که با سن کمتر از سن قانونی و بر خلاف میل خود، مجبور به انجام فعالیت شغلی و کاری است. با وجود ممنوعیت بهکارگیری کودکان، شاید به دلایلی نظیر گستردگی این پدیده، ماهیت شبکهای و مخفی سوءاستفادهکنندگان از کودکان کار، وجود رابطة خویشاوندی بین کودکان کار و سوءاستفادهکنندگان از آنها و ...، تعقیب کیفری مرتکبان جرم علیه این کودکان، نتوانسته و نمیتواند آنچنان که باید، موجبات پیشگیری یا کنترل این پدیدة نامیمون را فراهم کند. از این رو، به نظر میرسد این پدیده به پاسخی فراتر از پاسخ صرف کیفری، آن هم تنها به سوءاستفادهکنندگان از این کودکان، نیاز دارد. در نوشتار حاضر، با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای بهسمت این موضوع جهتگیری شده است که پاسخ مناسب به پدیدة نامیمون کودکان کار، نیازمند ارائة پاسخ ساختاری به این پدیده در قالبِ در نظر گرفتن مسئولیت، بهطور خاص مسئولیت کیفری، برای تمامی اشخاص، نهادها، سازمانها و قوای کشوری است که بهنحوی در این موضوع مدخلیت دارند. در نهایت نیز، اینچنین نتیجهگیری شده است که بهرغم وجود خلأهای قانونی در این حوزه، امکان ارائة پاسخ کیفری، ولو به صورت حداقلی، برای اشخاص (اعم از حقیقی و حقوقی) در قبال کوتاهی آنها در خصوص پدیده کودکان کار وجود دارد.
People are the subject of jurisprudence and in this regard it is important to identify the starting point of their personality. Undoubtedly, before the sperm coagulation, despite accepting some commitments in favor of the extinct fetus, there is no difference in the formation of the personality of individuals and the main differences about the time of onset of fetal personality are after sperm coagulation. In this regard, different theories have been expressed, the number of which reaches twenty. The selection of each of these ideas has many theoretical and practical effects. The main problem is to identify the starting point of competence otherwise it will be futile to talk about rights and duties. In addition, it is essential to identify the competence of fetus to exercise his/ her rights. Although there is no doubt that only the legal representative of the fetus can exercise his/ her rights, but there are some cases where it is not clear who his/ her parents are. In this article, after studying the legal jurisprudence of the Iranian system with an approach to the legal system of the United States of America, it becomes clear that the theory of entering the soul is defensible regarding competence of fetus to be acquired the rights (Ahliyyat e Tamatto'), and regarding the competence of fetus to exercise his/ her rights(Ahliyyat e Estifa) , with considering medical advances, it is necessary to review current regulations and set appropriate rules.
خلاصه ماشینی:
هرچند در نظام حقوقی ـ قضایی ایران، بهموجب مادة 79 قانون کار مصوب 1369، به کارگماردن افراد کمتر از 15 سال تمام، ممنوع و بهموجب مواد 80 و 84 قانون مذکور، به کارگماردن افراد بین 15 تا 18 سال منوط به انجام آزمایشهای پزشکی توسط سازمان تأمین اجتماعی و زیانآور نبودن شغل مورد نظر برای سلامت یا اخلاق نوجوان دانسته شده است و بهرغم اینکه بهموجب مادة 15 قانون حمایت از اطفال و نوجوان مصوب 1399، بهرهکشی اقتصادی از اطفال و نوجوان علاوهبر مجازاتهای مقرر در قانون کار، مستوجب حبس تعزیری درجهشش دانسته شده است، هیچ یک از مقررات و ضمانتاجراهای مذکور نتوانسته است در عمل آنچنانکه باید، موجبات پیشگیری یا کنترل از بهرهکشی اقتصادی از کودکان در قالب کار کودک را فراهم آورد.
با در نظر گرفتن موارد مذکور، در نوشتار حاضر پس از مفهومشناسی مصطلحات، پدیدة کودکان کار با استفاده از رویکرد جرم حکومتی تبیین شده و در نهایت، سازوکار پاسخ ساختاری به این پدیده در بستر نظام حقوقی کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
فارغ از تعاریف مذکور و بهرغم وجود نقدهای مختلف، در خصوص هر یک از تعاریف ارائهشده نیز، با پذیرش وجود نقاط ضعف و قوت در هر یک از این تعاریف، آنچه بهعنوان تعریف مختار در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته، تعریف جرم حکومتی بهعنوان «نقض سازمانمند حقوق بشری شهروندان بهعلت انحراف سیستماتیک حکومت» است (غلامی و غلامی، 1399، الف، ص 33؛ گرین و وارد، 1400).