چکیده:
مروری بر آثار پرشمار مقایسهای قرآن و کتاب مقدس در ایران نشان میدهد که بسیاری از آنها با معیارهای لازم فاصله دارند و بهندرت میتوان پژوهشی را مشاهده کرد که در چارچوب معیارها و ملاکهای پژوهش مقایسهایِ علمی قرار بگیرد. برای بررسی مسائل موجود در این آثار و ارائه راهکارهایی برای حل آنها، در این پژوهش تمام مقالاتِ منتشر شده در زمینه مقایسه قرآن و کتاب مقدس در ده سال اخیر (دهة 1390) را در مجلات علمی-پژوهشی و نیز سه مجله تخصصی در این زمینه (هفتآسمان، مطالعات تطبیقی قرآن کریم و متون مقدس، و الاهیات تطبیقی) بررسی میکنیم. در جریان بررسی به این نتیجه رسیدیم که میتوان آسیبهای موجود را در دو گروه کلی دستهبندی کرد: ۱. اشکالاتی که در کلیت مطالعات تطبیقی یافت میشوند، مانند عدم التفات به نوع مقایسه،بیمسئلگی، تحصیل حاصل بودن، عدم تبیین وجه انتخاب طرفین مقایسه، روشن نکردن روش تحلیل یا یکسان گرفتن مفاهیم غیریکسان؛ ۲. اشکالات مختص به مطالعات قرآن و کتاب مقدس که یا ناشی از عدم شناخت کافی از متون است یا از فهم نادرست حاصل میشود و یا انتخاب نادرست آیات را دربردارد.همه این موراد با ذکر مثالهایی ملموس توضیح داده میشوند.
A survey of the numerous works of comparative studies of the Bible and the Qur'an in Iran shows that they are far from the necessary criteria and there is seldom a research that can fit within appropriate academic comparative frameworks. To study the problems in these works and to offer solutions for them, we are reviewing all the peer reviewed articles published on a comparative scriptural study in the last ten years. We found out that the problems can be categorized in two groups: 1) Those found in all comparative works in religious studies, such as not clarifying the kind of comparison, starting with a non-problem, begging the quesiton, the ambiguity of the reason for the selection of the items, not stating the method of analysis,, or assuming the identity of non-identical concepts; and 2) those only existing in scriptural studies, such as the lack of knowledge of the text, offering a non-accurate understanding of the text,, and incorrect selection of the passages. These problems will be explained using tangible examples from the articles studied.
خلاصه ماشینی:
براي بررسـي مسـائل موجود در اين آثار و ارائـه راهکارهـايي بـراي حـل آنهـا، در ايـن پـژوهش تمـام مقـالات منتشرشده در زمينـه مقايسـه قـرآن و کتـاب مقـدس در ده سـال اخيـر (دهـۀ ١٣٩٠) را در مجلات علمي-پژوهشي و نيز سه مجله تخصصي در ايـن زمينـه (هفـت آسـمان ، مطالعـات تطبيقي قرآن کريم و متون مقدس ، و الاهيات تطبيقي) بررسي ميکنيم .
٣ براي مثال ، چنان که نويسندگان مقاله «ويژگيها و کارکرد حکمـت در کتـاب مقدس عبري و قرآن »، خود نيز متذکر شده اند کتب حکمت مشابه ديگر بخـش هـاي کتـاب مقدس عبري، يعني تورات و انبياي پيشين ، نيست بلکه ادبيات ويـژه و منحصـربه فـرد خـود را دارد (اميريزداني و هوشنگي، ١٣٩٧)؛ اما تبيين نميکنند که چرا در مقايسـۀ خـود بـر ايـن بخش از کتاب مقدس تأکيد کرده اند، حال آنکه فضاي اين کتاب هـا در نگـاه اول بـا فضـاي قرآن بسيار متفاوت به نظر ميرسد و خواننده نيـاز دارد بـا دليلـي موجـه بـه روابـودن ايـن مقايسه پي ببرد.
اگـر هر يک از اين آسيب ها را به نحو ايجابي در نظر بگيريم ، ميتوان موارد مطـرح شـده در ايـن مقاله را به عنوان معيارهاي لازم برشمرد، يعني التفات به نوع و هدف مقايسه ، داشـتن مسـئله روشن براي مقايسه ، اطمينان از يکسان بودن مفـاهيم در دو کتـاب ، رجـوع بـه مـتن اصـلي، التفات به تفاوت ميان خود متن و تفسير آن ، منبع شناسي، توجه به مجموعه آيات مورداسـتناد و فهم آيات با توجه به بافت ادبي و/يا تاريخي معيارهايي هستند که يک پژوهش مقايسـه اي بين قرآن و کتاب مقدس بايد رعايت کند.