چکیده:
آموزش خانواده علاوه بر اینکه زمینه ساز تربیت هماهنگ خانه و مدرسه میباشد میتواند معلومات و آگاهیهای اولیای دانش آموزان را در زمینه مسایل تربیتی و مراحل مختلف رشد فرزندان افزایش دهد، تا بدین وسیله ضمن پیشگیری از بروز ناهنجاریهای رفتاری و روانی در فرزندان، زمینه شکوفایی استعدادهای بالقوه آنان نیز فراهم شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین نیازهای آموزشی اولیای دانش آموزان دوره ابتدایی در زمینه مسایل تربیتی فرزندان صورت گرفت. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش روش پژوهش غیرآزمایشی و از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و مدرسین دورههای آموزش خانواده و همچنین اولیای دانش آموزان مدارس ابتدایی تابعه اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران بودند که نمونهای به تعداد 310 نفر از اولیای دانش آموزان، 24 نفر مدرس دوره و 28 نفر مدیر دوره با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ایچندمرحلهای از مناطق شهرستانهای تهران انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادههای این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته و فرمهای مصاحبه استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین) و آمار استنباطی (آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون t) استفاده گردید. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که مقدار t در سطح 01/0> P معنادار بود. نتایج پژوهش نشان دادکه از نظر اولیای دانش آموزان، مدیران و مدرسین دورهها، محتوای آموزشی دورههای آموزش خانواده تا اندازه زیادی با نیازهای آموزشی اولیای دانش آموزان دوره ابتدایی در زمینه مسایل تربیتی فرزندان انطباق و هماهنگی داشته است و همچنین محتوای آموزشی دورههای آموزش خانواده همه نیازهای آموزشی والدین را در بر نمیگرفت. نیازهای دیگر آموزشی والدین دانش آموزان دوره ابتدایی عبارت بودند از: نحوه ارتباط والدین با کودکان، آشنایی با کتابهای مناسب کودکان، شناخت نیازهای جسمانی و روانی کودک و چگونگی تامین آنها، چگونگی تامین سلامت جسمانی و روانی کودکان، اصول تغذیه کودکان. با توجه به اینکه محتوای آموزشی دورههای آموزش خانواده همه نیازهای والدین را در برنمی گرفت، لازم است که مدرسان آموزش خانواده علاوه بر آموزش سرفصلهای مصوب، طبق یک نظرخواهی در ابتدای دوره، نیازهای دیگر والدین را نیز شناسایی نموده و بر آن اساس برنامه آموزش خود را تنظیم و ارایه نمایند.
The purpose of this study was to investigate and clarify the educational needs of primary school students׳ parents in their childrens׳ educational issues. Due to the nature and objectives of the study, it was carried out based on a survey study. The population targeted at for this study included principals (28), educators (24) of family education, as well as parents (310) in all districts of Tehran province. The sample was selected based on a multi-stage cluster sampling. The research instruments were a researcher-made questionnaire and an interview were used to collect data from the participants. Descriptive statistics and T-tests were used to analyze the data. The results revealed that from parents’, instructors’, and principals’ view, the content of such courses was relatively harmonious with the educational needs of parents, but it did not cover all the educational needs of attending parents. The other educational needs of parents were: The relationship between parents and children, Familiarity with books suitable for children, Understanding the physical and psychological needs of children and how to ensure they, the physical and mental health of children, Principles of Child Nutrition. Since the content of such courses did not cover all needs of parents, it was suggested to instructors to identify other needs of parents based on a survey in advance and include them in their instruction program.
خلاصه ماشینی:
و جها١ (٢٠١٤) دوکوهکي (١٣٨٧)، محمدي يوزباشکندي (١٣٨٧)، حسن پور (١٣٨٧)، پيرزاد و بختياري (١٣٩٠) و عليزاده (١٣٩١) مبني بر موثر بودن آموزش خانواده در ارتقاي سطح دانش و آگاهيهاي تربيتي والدين و بهبود عملکرد خانواده ميتوان دريافت که ضرورت تشکيل دوره هاي آموزش خانواده در مدارس در جهت افزايش آگاهيها و دانش تربيتي والدين ، تغيير و اصلاح نگرش آنها نسبت به انتظارات و توقعاتشان از فرزندان و اصلاح شيوه هاي فرزندپروري امري اجتناب ناپذير است .
اين يافته پژوهش با نتايج پژوهش عصاره و نصري (١٣٨٤) که نشان ميدهد که مهمترين نيازهاي آموزشي و تربيتي والدين در زمينه فرزندانشان در ابعاد جسمي، بهداشتي، اجتماعي، روان شناختي و تحصيلي و اخلاقي - مذهبي است و نيز با نتايج پژوهش بصيري (١٣٨٣) که از نظر مدرسان آموزش خانواده ترتيب اولويت نيازهاي آموزشي والدين را مسايل تربيتي، مهارت هاي زندگي، تربيت ديني و اخلاقي، مشکلات ارتباطي، مشکلات رفتاري، تغذيه اي و بهداشتي ميداند، هماهنگي و همخواني دارد.
اين يافته پژوهش با يافته هاي پژوهشي حکيم زاده و همکاران (١٣٩٣) که نشان ميدهد که نيازهاي اخلاقي - مذهبي مهم ترين نياز آموزشي اولياء و نيازهاي اجتماعي – فرهنگي، روان شناختي - تحصيلي فرزندان ، مسايل نوپديد و مسايل جسمي - بهداشتي به ترتيب در اولويت بعدي برنامه هاي آموزش خانواده قرار دارند، و نيز با نتايج پژوهش محسني طارمسري (١٣٨٨)که در آن مسايل عاطفي-اجتماعي، اخلاقي، مذهبي، تحصيلي، نحوه اصلاح رفتار فرزندان ، پيشگيري از آسيب هاي رواني کودکان و نوجوانان به عنوان نيازهاي آموزشي والدين مطرح شده است ، همخواني و هماهنگي دارد.