چکیده:
فعالیتهای بانکداری همواره با ریسک و احتمال بروز ناتوانی روبهرویند، زیرا ترازنامۀ بانکها با بیثباتی بالقوه دست به گریبان است. چنانچه بحران مالی در بانکی به وخامت گراید و اصلاح ساختار مالی و عملیاتی راهگشا نباشد و بانک به حالت توقف از پرداخت دیون درآید، پیامدهای جدی و زیانبار بلندمدت برای نظام بانکی، قوۀ قضاییه، دولت و مشتریان آن خواهد داشت. در حالتی که وضعیت توقف از سوی مراجع مسئول (ناظر بانکی یا مرجع قضایی) اعلام رسمی شود، وارد دورۀ تشخیص برای انتخاب روش حلوفصل بحران (بازسازی یا تصفیه) میشود که اصولاً بازسازی مطلقاً بر تصفیه مقدم است. مطابق رویههای معمول در کشورهای پیشرو، از اینجا بانک در وضعیت مدیریت رسمی قرار میگیرد و مرجع نظارتی یا یک نهاد قانونی خاص با برعهدهگرفتن کنترل بانک تدابیر و روشهای بازسازی را به اجرا میگذارد. متداولترین سازوکارهایی که برای بازسازی بهمنظور حلوفصل ورشکستگی یک بانک متوقف بهکار میرود عبارت است از ادغام یا تملک، معاملات خرید و تقبل، عملیاتهای دربرگیرندۀ ایجاد بانکهای واسطه یا تفکیک بانک متوقف به دو بانک خوب و بانک بد. درخصوص ورشکستگی بانکهای بزرگ با مفاهیم نظاممند عمده، ملیسازی موقت بانک آخرین راهحلِ مطرح خواهد بود.
Banking activities are always facing with risk and the possibility of insolvency, and this is due to the fact that banks' balance sheets are struggling with potential instability. In the stages when a bank suffers from a financial crisis, if the reform of the financial and operational structure does not work and the bank ceases to pay its debts and this is officially announced by the responsible authorities (banking supervisor or judicial authority), it enters into the assessment period for choice of The method of resolving the bank bankruptcy (restructuring or liquidation). In principle, restructuring is absolutely prior to liquidation, according to the usual procedures in leading countries, from here the bank is in the position of formal administration and the supervisory authority or a special legal entity takes control of the bank and implements restructuring measures and methods. The most common techniques used to restructuring a insolvent bank are: merger or acquisition, purchase- and- assumption Transactions , operations involving the creation of bridge banks, or the separation of a insolvent bank into two Good-bank/bad-bank. Regarding the bankruptcy of large banks with major systemic implications; Temporary nationalization of the bank will be the last resort.
خلاصه ماشینی:
«در برخي موارد خاص ، بازسازي منجر به بقاي بانک به عنوان شخص حقوقي ميشود، درحاليکه در ديگر موارد، حتي اگر بيشتر عمليات هاي تجاري و اقتصادي بانک تداوم يابد (براي مثال ، در نتيجۀ ادغام يا معاملات خريد و تقبل )، دارايي ها و تعهدات باقيماندٔە بانک تصفيه ميشود و شخصيت حقوقي آن منحل ميشود» (١١.
حقوق ورشکستگي بانک بايد اجراي هر طرح بازسازي را که احتمالا منجر به اين خواهد شد که طلبکاران و سپرده گذاران در مقايسه با وضعيت تعطيلي و تصفيۀ بانک همراه با پرداخت تمام سپرده هاي بيمه شده ، در وضعيت بدتري قرار گيرند و از اين حيث به زيان آن ها شود منع نمايد و امکان تحقق آن را ازبين ببرد» (٤٠ .
«زمانيکه شرکت سهامي بيمۀ سپرده هاي فدرال ٣ [مرجع مسئول رسيدگي به ورشکستگي بانک ها٥ اختيار خود مبني بر انتقال بخش از داراييها و تعهدات را اعمال کرد (شامل قراردادهاي مالي و مشتقات آن ها)، مؤسسۀ مزبور به طور هم زمان وضعيت تصفيه را درخصوص داراييها و تعهدات باقيمانده تأسيس ميکند و اين ها تحت شرايط و فرايندهاي تصفيۀ بانک قرار خواهند گرفت .
در قانون پولي و بانکي ايران ، اساسا مقررات بازسازي وجود ندارد اما نظر به تجربۀ بحران ورشکستگي مؤسسات مالي و اعتباري در چند سال اخير و فقدان مسئول مشخص براي آن ، در اصلاح قانون ضرورت تعيين مرجعي واجد شرايط براي اجراي فرايندهاي ورشکستگي و بازسازي بانک هاي متوقف ضرورت بنيادين دارد.