چکیده:
یقینا ابنخلدون مغربی نخستین دانشمندـ مورخـ جامعهشناس مسلمان است که مطالعه تاریخ را به صورت علمی انجام داد و تاریخ را بهعنوان علم تاریخ عنوان کرد. ازسوی دیگر دانشمندان اسلامی همواره سیره و حیات محمد رسولالله(ص) را در طول تاریخ اسلامی به رشته تحریرآورده اند و آن را تقریرکرده اند. اما مستشرقان همان دانشمندان مغرب زمین که شاید پنج قرن است که به مطالعه اسلام و معارف اسلامی پرداختهاند با تحریف و مغالطهکاری به تدوین سیره پیامبر(ص) پرداختند و چه تحریفهایی که در آن مرتکب نشدهاند؟! اما از میان دانشمندان مسلمان دو دانشمند والامقام و تحلیلگر بودند که عالمانه به نگارش و تحریر حیات محمد(ص) پرداخته اند و احیانا داوریهای مغرضانه مستشرقان را به محک نقد کشیده و زندگانی حضرت محمد(ص) را عالمانه و با قلمی رسا و گویا ودور از خرافات و تحریفات در معرض مطالعه جوامع اسلامی قرار دادند: استاد دکتر محمدحسین هیکل، رئیس فرهنگستان مصر و استاد آیتالله سبحانی، یکی از مراجع عالیقدر تشیع دکتر محمدحسین هیکل روزنامه نگار و روشنفکر ناقد مصری در کتاب حیات محمد زندگانی حضرت رسول(ص) را به طور علمی تببین کرده و دقیقا به همان سبک و روش مستشرقان به ویژه ویلیام مویر آن را تحریر نمود و احیانا برخی از حوادث و پدیده های تاریخ اسلام را نیز تاویل کرده و متناسب ذهن جوامع دانشگاهی (که با روش غربی آشنایی داشتند) تحریر کرد و به نگارش درآورد. اما استاد آیتالله سبحانی با روش تحلیلی به مطالعه تاریخ اسلام و حیات محمد پرداخته و زندگانی حضرت رسول را علاوه بر منابع اسلامی از منابع احادیث شیعی نیز مورد مطالعه قرار داده اند و با قلمی روان و گویا آنرا به نگارش درآورد. استاد سبحانی در مواردی که دکتر هیکل حوادث حیات محمد را با نوعی تاویل گرانی تقریر کرده است با واقعی بینی به ویژه و با استفاده از منابع حدیثی و تفسیری علاوه بر پاسخگویی بر شبهات مستشرقان به تاویلهای نکات مغفول در ذهنیت دکتر هیکل پاسخ میدهد و خواننده را راهنمایی میکند. صاحب این قلم با طرح 10 مسئله از حوادث برجسته حیات محمد روش تحلیلی و تحریری این دو دانشمند را مقایسه کرده و به ارزیابی آنها پرداخته است و احیانا نظریات و داوریهای خود را نیز زیرعنوان نقد و نظر در مورد این دو دانشمند بیان میکند.