چکیده:
کارآفرینان بخشی مهمی از فعالیتهای اقتصادی را به خود اختصاص میدهند و نقش مهمی در اشتغالزایی و توسعه در مناطق روستایی را به عهدهدارند، برای رسیدن به اهداف خود در بحث توسعه پایدار روستایی باید به دنبال گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد سبز در کسبوکارهای خود باشند؛ اما برای اجرای اقتصاد سبز در این مناطق، در ایران با موانعی روبهرو هستند. در همین راستا هدف این پژوهش که یک تحقیق توصیفی با رویکرد کیفی است، شناسایی موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان میباشد. جامعه آماری در بخش پژوهش کیفی 10 نفر از اعضای هیئتعلمی که صاحبنظر و خبره در حوزهی اقتصاد، کارآفرینی و توسعه ی روستایی بودند تشکیل دادند و دادههای لازم از طریق مصاحبه-ی نیمه ساختاریافته اکتشافی محقق ساخته گردآوری شد. با استفاده از راهبرد تحلیل محتوا 26 مقولهی استخراج گردید. مقولهها در قالب پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت در اختیار جامعه آماری دوم قرار گرفت که برابر با 40 نفر کارآفرینان حوزه کشاورزی-روستایی استان اصفهان برآورد گردید و کل اعضا، موردبررسی قرار گرفتند. بهمنظور تلخیص متغیرها از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی با نرمافزار SPSS استفاده شد. مقدار KMO، 0/07 و مقدار آزمون بارتلت 489/409 به دست آمد که در سطح 99 درصد معنیدار بود. نتایج تحلیل عاملی نشان داد، تبیین کل واریانس توسط 4 عامل استخراجشده از گویههای موردبررسی، 80/117 درصد است. در این پژوهش، موانع آموزشی- ترویجی، موانع ساختاری- محیطی، موانع مدیریتی- فنی و موانع حمایتی- انگیزشی به ترتیب با تبیین 38/880 درصد، 17/182 درصد، 14/808 درصد و 9/301 درصد از واریانس کل، بهعنوان مهمترین موانع توسعه ی اقتصاد سبز در مناطق روستایی استان اصفهان شناسایی شدند.
Entrepreneurs are an important part of economic activities and play an important role in job creation and development in rural areas.To achieve their goals in the discussion of sustainable rural development, they must seek the transition from a traditional economy to a green economy in their businesses. Because entrepreneurs with green innovations, production of sustainable and environmentally compatible products and services can help decision makers and policy makers in rural areas in the implementation of green economy, but to implement green economy in these areas, in Iran faces obstacles. In this regard, the purpose of this study, which is a descriptive study with a qualitative approach, is to identify obstacles and challenges to the development of green economy in entrepreneurship in rural areas of Isfahan province. The statistical population in the qualitative research section consisted of 10 faculty members who were experts in the field of economics, entrepreneurship and rural development, and the necessary data were collected through a researcher-made semi-structured exploratory interview. Using content analysis strategy, 26 categories were extracted. The categories were provided to the second statistical population in the form of a questionnaire based on the Likert scale, which was estimated to be equal to 40 entrepreneurs in the field of agriculture-rural areas of Isfahan province and all members were examined. In order to summarize the variables, the exploratory factor analysis technique was used with SPSS software. KMO value was 0.70 and Bartlett test value was 489.409 which was significant at 99% level. The results of factor analysis showed that the explanation of total variance by 4 factors extracted from the studied items is 80.171%. In this study, educational-promotional barriers, structural environmental barriers, managerial-technical barriers and supportive-motivational barriers with 38.80%, 17.182%, 14.808% and 9.301% of the total variance, respectively, They were identified as the most important obstacles to the development of green economy in rural areas of Isfahan province.
خلاصه ماشینی:
این مفهوم جدید، رابطه نزدیکی با اقتصاد زیست محیطی دارد، اما تمرکز سیاسی بیش تری را با خود به همراه دارد (٣١٧-٣١٤ :٢٠٢١ ,Mickiewicz and Jurczak)؛ بنابراین از ســال ٢٠١٢ به بعد اقتصاد سبز به عنوان یک چارچوب برای کاهش تغییرات اقلیمی، یک محرک جدید سبز برای رشد اقتصادی و ابزاری برای کاهش فقر ارائه شده است که هدف کلی آن ارائه یک تسهیل کننده و سرعت بخش در جهت دستیابی به توسعه ی پایدار میباشد (٢٠١٧ ,Bergius et al ;٢٠١٢ World Bank ;٢٠١٢ OECD ;٢٠١١ UNEP).
از سوی دیگر این روندها در کنار هشدارهای منعکس شــده در گزارش هایی هم چون پروژه ی جهانی کربن (٢٠١٧ ,UNFCCC) که ایران در ســال ٢٠١٦ در رتبه هفتم میزان انتشار دی اکسید کربن جهان طبقه بندی میکند و نیز آمار نگران کننده محیط زیستی، هم چون خشک شدن دریاچه های داخلی، آلودگی هوا و تخریب جنگل ها و زمین طبیعی، نگرانیهای شدیدی را در دهه های اخیر نسبت به الگوهای مرسوم رشد برانگیخته است (ندایی طوسی و ملک خانی،١٣٩٧)؛ بنابراین میتوان با توجه به آنچه با آن در ایران روبه رو هستیم اذعان کرد هنوز کشور در راستای بهبود وضعیت زیست محیطی و بهبود توسعه اقتصادی چندان پیشرفت محسوسی نداشته است و شاخص های توسعه پایدار و رویکردهای جدیدی همچون اقتصاد سبز جهت تحقق پایداری چه در مناطق شهری و چه در مناطق روستایی در ابتدای راه میباشد.
گروهی از 1- Green Economic پژوهشگران عدم پایداری تولید و کاهش امنیت غذایی، آلودگی، فرسایش خاک و تغییرات آب و هوایی را نمونه هایی از اثرات ناصحیح فعالیت های کارآفرینی در سکونت گاه ها روستایی میدانند (٢٠٠٩ ,Chick)؛ بنابراین دولت ، سازمان ها و شرکت های خصوصی و عمومی برای کاهش تأثیرات زیست محیطی خود چاره ای جز این ندارند که با اهداف و عناصر اقتصاد سبز در فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی هم گام شوند.