چکیده:
حضرت حق تعالی نسبتی با خلق را داراست که از بیانات ژرف امیر مؤمنان حضرت علی (ع)، قابلاستنباط میباشد. بهجهت خلأ جدی کتب عرفانی از بحث متمرکز و جامعِ نقلی- استدلالی در موضوع و نیاز اساسی به بررسی سنجش رانه برداشتهای وحدت وجودیِ بزرگان اهل فن در این باب، پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی نسبت بین حق تعالی و خلق در نگاه عرفانی امام علی(ع) در مأثورات حضرت، با رویکرد اسنادیِ معتبر و به روش توصیفی- تحلیلی انجامگرفتهاست. بنا به نتایج یافتههای پژوهش، حضرت حق که مبدأ هستی است در همه عالَم سریاندارد. خداوند در حدود و مراتب اشیاء داخل نیست و درعینحال از حیثِ وجودی، از عالَم خارج نیست. این معنا، همان معیّت قیّومی حق تعالی با خلق میباشد. بنابراین، همه خلق، شؤون و مراتب ظهورِ وجودِ خداوند هستند. البته شأن، هرگز در حدی نیست که معیت با ذات حق داشتهباشد. یعنی هیچ موجودی در مرتبه ذات حق تعالی نیست تا با او معیّت داشتهباشد. به همین جهت، حق تعالی در مقام ذات، تنهایِ تنهاست و در مقام ظهور، دارای معیّت قیّومی با خلق میباشد. یافتههای تحقیق، تأیید فحواییِ وحدت وجود به معنای صحیح کلمه را نیز دربردارد.
God has a certain relationship with creature which has been profoundly described in some of narrations regarding Imam Ali (AS). Based on the findings of this study, God the Almighty is the origin of the universe and can be found everywhere and the world can be considered as a place for His signs and He surrounds everything. As a result, God the Almighty accompanies objects in manifestation i.e. God does not exist inside objects and simultaneously exists within the universe. It means that God is accompanying the creation and every object, so the living creature is a sign of His presence and existence. Ofcourse, the creatures’ value and position are not equal to that of God i.e. they are not at the same position with God the Almighty to accompany Him.Thus God is unique in His nature, but in His manifestation, He can be found alongwith the creatures.
خلاصه ماشینی:
اگر در اثر این تحقیق که با فرضیه: « ارتباط حق تعالی با خلق، بهطور معیّت وجودی (معیت قیومی) است» و به روش توصیفی و تحلیل محتوا و بر پایه تفکر و استدلال، انجامگرفته، ترسیم حقیقی و راستینی در مورد چگونگی نسبت و ارتباط بین حقتعالی وخلق از نگاه عرفانی امیر مؤمنان(ع)، صورتگیرد، دیگر آن نابسامانیهای نظری و سوءتفاهمات و اختلافات شدید در موضوع، برطرفشده و معیار و ملاکی ناب و اصیل در موضوع، همراه با همگرایی و وحدت نظر بر آن، به ارمغانخواهدآمد.
ازآنجاکه در کتب عرفانی قدیم و جدید و شیعی و غیرشیعی، چگونگی نسبت و رابطه حق تعالی و خلق از دیدگاه ناب و خالصِ ولاییِ شیعی که برگرفته از نگاه صاحب ولایت الهی حضرت امیر مؤمنان امام علی (ع) باشد مورد توجه کافی قرارنگرفته و در کتب عرفانی شیعی نیز اگر اشارهایشده از باب آوردن مؤیّد بوده و از استنباط و ادراک جامعِ همه حیثیات که حاصل از نگاه کلنگر به بیانات متعدد حضرت باشد برخوردارنبوده، بدین لحاظ در این مقاله، موضوع از منظر حضرت بهطور شفاف تبیین و روشن میگردد که آیا در بیانات حضرت، بین خداوند (حق تعالی) و خلق، جدایی و بینونت کامل است یا وجود، صرفاً همان خداوند (حق تعالی) است که استقلال ذاتی دارد و مابقی هرچه هست ظهور اوست و نام وجود به خود نمیگیرد؛ و بهطور خلاصه اینکه، از نطاق، سیاق و فحوای بیانات ژرف حضرت امیر(ع) در این ساحت، چگونه نسبتی بین خداوند و خلق، مورد استنباط و ادراک قرارمیگیرد؟ .