خلاصه ماشینی:
"»21باز در مورد آن نیروی خلاق میگوید:«و آن نیروئی است که باعث میشود من اتحاد خود را با تمام طبیعت،تمام چیزهای ذی روح و بیروح آفرینش دریابم و من آن را به عنوان خدای زندگی شرح دادهام.
البته گرچه بیشتر روشنفکران هندی از برخورد قدرت اروپائیان بیگانه در هند آگاه بودند اما فقط رابین درنات تاگور آمادهی مطرح کردن این مسأله شد:«در آسیا،هر جا مردم به حقیقت غرب پی بردهاند،آنجا را بغض و کینه نسبت به غرب فرامیگیرد.
انتقادات تاگور بیتأثیر نبود،زیرا چندی بعد گاندی در مقالهای که در جواب او نوشت چنین گفت:«من هرگز نخواستهام که خانهام از هر سو با دیوارهای بلند محصور شود و پنجرههای آن کور باشد،خواست من آن است که نسیم فرهنگهای جهان آزادانه و بیدریغ به درون خانهام بوزد،اما این را نیز نمیخواهم که طوفان مرا از پای درآورد.
04نه تنها دوست داشت مردم و جوانان کشور به فردوس آزادی برسند،بلکه دوست داشت کل جهان باهم یکپارچه شده، جشن صلح و دوستی جهانی برپا کنند که به اعتقاد او آنچه جامعهی انسانی را از جامعهی حیوانی جدا میکرد،همین نوعدوستی و دوری از خشونت بود و این همان هدف گاندی نیز بود که میگفت:«اگر ما به خدا اعتقاد داشته باشیم و این اعتقاد نه فقط در اندیشهی ما بلکه در سراسر وجودمان باشد،تمام بشریت را بدون هیچگونه امتیاز نژاد و طبقه و ملیت و مذهب دوست داریم و برای یگانگی بشریت میکوشیم.
Rabindranath Tagore, Personality,London,Lectures Delivered in America, Macmillan and co.
2. Mulk Raj Anand,"Togor, Reconciler of East and west," Acentenary volume: Rabindranath Tagore,1861- 1961,New Dehli:Sahitya Akademi,1961,p.
" extracted from the later poems of tagore,by sisinkuman,Ghose, London:Asia Publishing House, 1961,p."