چکیده:
پس از بحران مالی 2007-2008، برخی از ابعاد عملکرد بانک موضوع بحث بوده است که دو مورد از آنها کارایی بانک و رفتار ریسک پذیر بانک است. ادبیات مربوط به کارایی و بهره وری بانک در سه دهه گذشته به طور قابل توجهی رشد کرده است و پس از بحران مالی شتاب بیشتری به دست آورده است. علاقه به رفتار ریسک پذیر بانک که معمولا بر پیوندهای آن با سیاست پولی متمرکز است، نسبتا کم بوده است، اما در سالهای اخیر به طور تصاعدی افزایش یافته است. این مقاله ترکیبی از این دو جریان تحقیق است. به طور خاص، ما آزمایش میکنیم که آیا بانکهای ناکارآمدتر هنگام انتخاب وامگیرنده، دریافت سود و نیاز به وثیقه، ریسکهای بیشتری را متحمل میشوند و اینکه آیا این ارتباط بین ناکارآمدی و ریسک با توجه به نوع بانک تغییر میکند یا خیر. تجزیه و تحلیل ما بر سیستم بانکی اسپانیا متمرکز است که به شدت تحت تاثیر انفجار حباب مسکن قرار گرفته و دستخوش تجدید ساختار اساسی شده است. برای آزمایش فرضیههای خود، ما یک پایگاه داده با اطلاعات بانکها و بانکهای پس انداز، وام گیرندگان آنها (شرکتهای غیر مالی) و پیوندهای بین آنها ایجاد کردیم. این مطالعه همچنین با در نظر گرفتن یک رویکرد جدید مرز سود به ادبیات کمک میکند. نتایج ما نشان میدهد که بانکهای ناکارآمدتر ریسکهای بیشتری را در انتخاب وام گیرندگان خود متحمل میشوند و این رفتار پرهزینه با نرخهای بهره بالاتر جبران نمیشود.
After the financial crisis of 2007-2008, some aspects of the bank's performance have been discussed, two of which are the bank's efficiency and the bank's risk-taking behavior. The literature on bank efficiency and productivity has grown significantly over the past three decades and has gained momentum since the financial crisis. Interest in the bank's risky behavior, which is usually focused on its links to monetary policy, has been relatively low, but has grown exponentially in recent years. This article is a combination of these two research streams. In particular, we test whether more inefficient banks take more risks when choosing a borrower, receiving interest and needing collateral, and whether the relationship between inefficiency and risk varies according to the type of bank. Our analysis focuses on the Spanish banking system, which has been severely affected by the housing bubble and has undergone a major restructuring. To test our hypotheses, we created a database with information on banks and savings banks, their borrowers (non-financial corporations), and the links between them. This study also contributes to the literature by considering a new approach to profit margins. Our results show that more inefficient banks take more risks in choosing their borrowers, and this costly behavior is not offset by higher interest rates.
خلاصه ماشینی:
Fiordelisi et al (٢٠١١) با موضوعات مرتبط (در زمينه صنايع بانکي ١٦ اقتصاد پيشرفته و براي بانک هاي اروپايي به ترتيب ) به اين موضوع پرداخته اند که چگونه ويژگي هاي ريسک شرکت هاي وام گيرنده با عملکرد بانک ها تعامل دارند که در مورد آن تمرکز، توجه پژوهشي بسيار کمتري را به خود جلب کرده است .
(به تصویر صفحه مراجعه شود) اين جدول تخمين هاي ضرايب را براي رگرسيون هاي مختلف نرخ بهره شرکت ها (F_INT) و يک معيار معکوس از توانايي شرکت در تعهد وثيقه (F_INV_COLLAT) روي کارايي سود وام دهندگان و ساير متغيرهاي کنترلي نشان مي دهد.
مدل (M٢٣) (ستون سوم در جدول ٦) همچنين شامل متغيرهاي مربوط به شرکت هاي وام گيرنده - F_REGIS و F_BANK_REL است .
سه متغير (F_REGIS،F_BANK_REL و همچنين B_INEF_ROA) از نظر آماري معنيدار بوده و داراي علامت مثبت هستند، به اين معني که هر چه ناکارآمدي بانک وام دهنده (B_INEF_ROA) بيشتر باشد، سن شرکت وام گيرنده (F_REGIS) بالاتر باشد.
علائم براي همه متغيرها به جز B_EQTA و B_DEPTA مثبت است ؛ بنابراين ، ميتوان ادعا کرد که هر چه تعداد روابط بانکي (F_BANK_REL) بيشتر باشد، شرکت ها سال ها تجربه بيشتري داشته باشند (F_REGIS)، نسبت وام هاي بانک وام دهنده بيشتر (B_LOANTA)، نسبت سرمايه کمتر (B_EQTA) هر چه حجم سپرده ها به عنوان سهم از کل دارايي ها کمتر باشد (B_DEPTA) و بانک وام دهنده ناکارآمدتر باشد (B_INEF_ROA)، احتمال ورشکستگي شرکت وام گيرنده (ورشکستگي) بيشتر مي شود.