چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی اصول و روشهای تعلیم و تربیت اسلامی مبتنی بر اندیشههای مولانا در مثنوی معنوی با توجه به آیات و روایات میباشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که اصول و روشهای تعلیم و تربیت به دلیل اهمیت آن از دیدگاه قرآن و عترت، بسیار مورد توجه مولانا بوده و آن را از ضروریات جامعه اسلامی برای تعالی و ترقی فرد و جامعه میداند. در بسیاری موارد نه تنها این دیدگاهها و نظریات برگرفته از متون دینی، کارایی خود را حفظ نمودهاند، بلکه نظریات بسیاری از علمای تعلیم و تربیت پس از وی تحت تاثیر و منبعث از نظریات مولانا بوده است. گرچه میان حوزه فعالیت علم اخلاق و تعلیم و تربیت، قرابتی متصور است، ولی بدون تردید اصول موضوعه علم اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی از هم جدا بوده و نباید این دو با هم اشتباه گرفته شوند. اما آنچه مسلم است، اینکه مفاهیم اخلاقی به عنوان مطلوبهای تربیتی، کارایی خود را در تعلیم و تربیت اسلامی پیوسته حفظ کردهاند.
The purpose of the present study is to review the principles and methods of Islamic pedagogy based on the ideas of Molana in Mathnawi-e Ma’nawi with respect to the Qur’anic verses and narrations. The method of study is descriptive analysis and the results indicate that pedagogical principles and methods due to their significance from the perspective of the Qur’an and ‘Itrat (descendants of Holy Prophet),was highly important for Molana and he regarded them as the essentials for the promotion of individuals and society in Islamic community. In many instances, not only these views and theories of Molana derived from religious scriptures have maintained their efficiency, but also have influenced and inspired many pedagogical scholars after him. Although there is affinity between the realm of ethics and pedagogy, they are undoubtedly distinguished fields and should not be intermingled. What is evident is that ethical concepts as pedagogical ideals have always maintained their efficiency in Islamic education.
خلاصه ماشینی:
روش پژوهش توصيفي- تحليلي بوده و نتايج حاکي از آن است که اصول و روش هاي تعليم و تربيت به دليل اهميت آن از ديدگاه قرآن و عترت ، بسيار مورد توجه مولانا بوده و آن را از ضروريات جامعه اسلامي براي تعالي و ترقي فرد و جامعه ميداند.
اديبان مسلمان اعم از عارفان و شاعران نيز سواي قرآن و نهج البلاغه و آموزه هاي اهل بيت (ع )، نظرات تازه اي در زمينۀ تعليم و تربيت عنوان کرده اند و در برخي موارد، مثل مولانا جلال الدين محمد بلخي ٥ (۶۷۲-۶۰۴ق ) تحت تاثير متکلمين مسلمان نيز قرار گرفته اند.
بايد توجه داشت که مفاهيم موردنظر مولانا در مثنوي بسيار متعدد و گسترده است و از آنجا که موضوع اين پژوهش اصول و روش هاي تعليم و تربيت مبتني بر قرآن ، نهج البلاغه و روايات در مثنوي معنوي است ، از اين گستردگي منابع تا حد زيادي کاسته ميشود.
يکي از برجسته ترين نگارش هاي انجام گرفته در اين زمينه کتاب آراي دانشمندان مسلمان در تعليم و تربيت و مباني آن ، نوشتۀ بهشتي، ابوجعفري و فقيهي ميباشد که بيشتر از منظر فيلسوفان و تا حدي شاعران مسلمان به موضوع پرداخته و در عين حال ، مفاهيم علم النفس يا روانشناسي اسلامي را هم به آن افزوده است .
اهداف فرعي ۱) تبيين اين موضوع که اصول و روش هاي تعليم و تربيت اسلامي موردنظر مولانا در مثنوي برگرفته از قرآن کريم ، احاديث پيامبر اعظم (ع ) و اهل بيت (ع ) بوده و در قالب مضامين شعري بيان شده است .