چکیده:
تاسـیس شـاهنشاهی هخامنشی تحولی شگرف را در سرنوشت سرزمین های غرب آسیا رقم زد. نیمۀ
دوم قرن ٦پ .م در این منطقه مرزبندیهای ســـیاســـی به کلی تغییر کرد و ســـرزمین های باســـتانی که
روزگاری را در جنگ و صـلح سپری کرده بودند، این بار جملگی تحت لوای یک شاهنشاهی قدرتمند
جـای گرفتنـد. این اتحاد تمدن های باســـتانی، تحولی قابل توجه در عرصـــۀ فرهنگی را به دنبال آورد.
هخامنشـــیان عمدتا داشـــته های معنوی اقوام تابعه را به دیدة احترام و تحســـین مینگریســـتند و از این
ظرفیت ها به خوبی بهره میبردند. این نوع نگاه به ثروت های معنوی اقوام دیگر باعث شد تا دستاوردهای
فرهنگی و هنری آن ها در تمدنی نو به نام «تمدن هخامنشی» مجال ادامۀ حیات یابد که امروز هم میتوان
با مقایسـۀ آثار هخامنشـی و اقوام تابعه ، ویژگیهای هنری آن ها را از یکدیگر بازشناخت . هخامنشیان از
بدو تاســیس امپراتوری خویش ، پیوســته با ســرزمین ها و دولت -شــهرهای یونانی در ارتباط بودند. این
روابط با دولت -شهرهای یونانینشین آسیای صغیر اغلب جنبۀ سلطه گری داشت و ظرفیت های فرهنگی
و هنری آنان به عنوان رعایای شاه بزرگ مورد بهره برداری قرارمیگرفت ، اما این ارتباط با یونانیان اروپا
بیشــتر براســاس یک مفهوم رقابت جویانه تعریف میشــود. کامیابیهایی که دولت -شــهرهای یونانی به دنبال نبردهای یونانی-پارسی به دست آوردند باعث شد تا به یک دیپلماسی فعال روی آورند. با وجود
این ، در لایه های زیرین روابط ســـیاســـی و گفتمان هایی که اتفاق افتاد، یک جریان تعامل فرهنگی نیز
شـکل گرفت . آثار برجای مانده و به دسـت آمده از پارسـیان و یونانیان در سـرزمین های مختلف تحت
حاکمیت آنان ، واجد ویژگیهای مشـــترکی هســـتند که نمی توان به تصـــادفی بودن آن ها حکم کرد.
همچنین در متون مکتوب کلاســیک یونانی تاثیر روابط فرهنگی و هنری با پارســیان به خوبی مشــهود
اسـت . این پژوهش بر آن است تا با بررسی شواهد مکتوب و باستان شناختی به این مسئله بپردازد که این
تعاملات فرهنگی و هنری در چه زمینه هایی جریان داشــته اســت ؟ بر اســاس این چارچوب اســت که
میتوان فرایند فرهنگ پذیری بین پارسیان و یونانیان را تبیین و تحلیل کرد.
The establishment of Achaemenid Empire (559-331 BC) marked a dramatic
change in the fate of western lands of Asia. In the second half of the 6th century
BC, political boundaries were changed totally and the ancient lands that had spent
a period in war and peace, were placed under the banner of a strong empire, this
time. The alliance of ancient civilizations, resulted a dramatic change in the
cultural field. Achaemenids usually used to respect and appreciate the other
nations’ spiritual wealth and took advantage of them, accordingly. This kind of
look at the spiritual wealth of the other nations, paved the way for appearance of
a new civilization called “Achaemenid Civilization” with its own characteristics.
Since the establishment of their empire, the Achaemenids had been in constant
contact with the Greek lands. These relations with the small Greek city-states of
Asia Minor had often domination aspect and their cultural and artistic capacities
were exploited as the subjects of the great king, but this connection with the
Greeks of Europe would be more considered on the basis of a competitive concept.
The successes of Greek city-states, following the Greek-Persian battles, led to an
active diplomacy. However, in the underlying layers of political relations and
discourse that occurred, there was also a process of cultural interaction. In the
relics left over from the Persians and the Greeks in various lands under their
control, common characteristics have been seen that is not considered as an
accident. The influence of the cultural and artistic relations with Persians, is also
well evident in Greek literary texts. The purpose of this research is to study the
fields of these cultural and artistic interactions on the basis of literary and
archeological evidence in order to analyze and explain the process of acculturation
between Persians and Greeks.
خلاصه ماشینی:
اين روابط با دولت -شهرهاي يونانينشين آسياي صغير اغلب جنبۀ سلطه گري داشت و ظرفيت هاي فرهنگي و هنري آنان به عنوان رعاياي شاه بزرگ مورد بهره برداري قرارميگرفت ، اما اين ارتباط با يونانيان اروپا بيشــتر براســاس يک مفهوم رقابت جويانه تعريف ميشــود.
واژه هاي کليدي: هخامنشيان ، يونانيان ، آسياي صغير، آکروپوليس ، پارسه Analysis and explanation of Literary and Archaeological evidence on cultural and artistic relations and interactions between Achaemenians and Greek city-states (4-6 BC) Abstract The establishment of Achaemenid Empire (559-331 BC) marked a dramatic change in the fate of western lands of Asia.
دوران صـلح ، آرامشي داشت که در نتيجۀ آن عصر پريکلس و شکوفايي آتن آغاز شد و در تاريخ تمدن جهان خوش درخشــيد، اما نتايج خوبي براي پارســيان نيز به دســت آمد؛ نخســت اين کـه يونانيان را به ســـرزمين هاي خود بازگرداند و دو ديگر، برداشـــته شـــدن ســـايۀ ترس از شـاهنشاهي بود که بر يونان ، سايه گسترده بود.
(Lawrence, 1951: 118) آغـاز بـه کـار ســـاخـت بناهاي آکروپوليس با توجه به موقعيت آتن ، يعني دوراني که پيمان صلح کالياس امضا شده و امتيازات خوبي براي آتن به دست آمده بود و همچنين وجود معابدي در اين مجموعه که اهميت مذهبي آن را نشـان ميدهد، چندان بيشـباهت با انگيزه هاي سـاخت پارســه نيســت ؛ از طرفي همان گونه که لورنس مطرح ميکند، آکروپوليس ميتواند يک نمونۀ يوناني از پارســه با مفهومي رقابت جويانه باشــد.
اين ارتباط اگر چه پيش از آغاز به کار حکومت پارســـيان به طور محدود وجود داشـــته اســـت ، اما نبردهاي يوناني-پارسـي آن را گسترده کرد و در نتيجۀ همين مواجهه هاي نظامي-سياسي بود که تعاملات فرهنگي-هنري مراحل تکامل خود را طي کرد.