چکیده:
لشکرکشی کمبوجیه به مصر یکی از مسائل مهم درباره هخامنشیان است که هرودت به روایت آن پرداخته
است . بررسی بیشتر روایات هرودت پیرامون این موضوع ، با کمک منابع دیگر و کشفیات نوین
باستان شناسی، یکی از اهداف این جستار است . ارائه تحلیل های مختلف درباره علل تاریخی و انگیزه
لشکرکشی کمبوجه به مصر در دو حوزه مطالعات مربوط به تاریخ ایران و مصر، نیز از اهداف دیگر این
مقاله است . پرسش اصلی پژوهش این است که آیا میتوان به هرودت پیرامون علل حمله کمبوجیه به
مصر اعتماد کرد؟ بررسی برخی روایات هرودت ، نشان دهنده دخالت گاه و بیگاه مصر در امور
دولت شهرهای یونانی آسیای کوچک و مستعمرات هخامنشیان است ، که دیگر روایت هرودت پیرامون
علل حمله کمبوجیه به مصر را نقض میکند. در واقع فهم روایات هرودت پیرامون حمله کمبوجیه به
مصر، با تحلیل دیگر روایات خود هرودت پیرامون تاریخ هخامنشیان ، پیش و پس از حمله کمبوجیه به
مصر میسر میشود و به تنهایی نمیتوان به روایات مستقیم هرودت درباره علل و انگیزه این لشکرکشی
اعتماد کرد.
Cambyses' campaign in Egypt is one of the major issues concerning the
Achaemenids, narrated by Herodotus. Further investigation of Herodotus'
narratives on this subject, with the help of other sources and modern
archeological discoveries, is one of the aims of this paper. Providing
different analyses on the historical causes and motivation of Cambyses
campaign in Egypt in the two areas of studies about the history of Iran and
Egypt is another aim of this article. Here the main question is, can
Herodotus be trusted about the causes of Cambyses' invasion of Egypt? The
examination of some of Herodotus' narratives shows the occasional
Egyptian interference in the affairs of the Greek cities of Asia Minor and
the Achaemenid colonies, which further contradicts Herodotus' account of
the causes of Cambyses' invasion of Egypt. In fact, the understanding of
Herodotus' narratives on the Cambyses' invasion of Egypt is possible by
analyzing other accounts of Herodotus about the Achaemenid history,
before and after the Cambyses' invasion of Egypt; and, one cannot rely
solely on Herodotus' direct accounts of the causes and motivation of this
campaign.
خلاصه ماشینی:
بنابراين مصريان خواهان آن بودند که با استفاده از ضعف سال هاي آخر آشور، دوباره به مانند گذشته ، سلطه و نفوذ خود را بر سرزمين هاي ماوراي فرات احيا کنند؛ اما سقوط آشور و روي کارآمدن دولت تازه نفس نوبابلي، که مدعي مرزهاي پيشين امپراتوري آشور بود، براي حفظ سلطه بر سرزمين هاي آن سوي فرات نه تنها مانع تحقق اين خواسته مصريان ميشود و مصر را از سوريه و فلسطين بيرون ميکند بلکه مصر را تا پايان عمر دولت نوبابلي به عنوان پادشاهي وابسته به دولت بابل درميآورد (٨٣-٨٢ :٢٠١١ ,Graham &Cline ).
بنابراين ، برپايه چنين نگرشي، پژوهش حاضر به دنبال رفع ابهام پيرامون علل و انگيزه لشکرکشي کمبوجيه به مصر، مطابق روايات هرودت ، نه تنها به پيشينه تاريخي مصر و روابطش با قدرت هاي شکل گرفته در خاور نزديک و ظهور هخامنشيان به رهبري کورش ، توجه ميکند، بلکه با تحليل عملکرد کمبوجيه در مصر و چرايي بسياري از کارهاي داريوش ، که بيارتباط با مصر نيست ، نيز به اندازه کافي براي فهم روايات هرودت ، به کمک ديگر منابع و کشفيات نوين باستان شناسي، ميپردازد تا ابهامات پيرامون اين موضوع برطرف گردد.