چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی نیّت و مقصود اصلی نگارش متون دینی در دوره صفویه است که میتواند به عنوان روشی آموزشی برای فهم دیگر متون دینی در دورههای تاریخی مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا، از روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر به منظور بازشناسی ابعاد متون دینی دوره صفویه استفاده شده است. در این پژوهش زمینه ایدئولوژیک نگارش متون دینی مورد بررسی قرار گرفته و همچنین فرایند تغییر هنجار مرسوم، با استفاده از این متون که در امتداد تغییر مذکور به رشته تحریر درآمدهاند، نیز تحلیل شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که از روش هرمنوتیک میتوان برای فهم دلیل نگارش متون دینی در عصر صفویه پی برد. نگارش متون مذکور در راستای تغییر هنجار مرسوم زمانه بوده و این امر هماهنگ با فرایند تدوین، تثبیت و توسعه هنجار جدید شکل گرفته و در پارهای موارد مورد حمایت ساخت قدرت نیز بوده است. نگارش متون دینی از سویی با هدف تضعیف هنجارهای قبلی زمانه مانند تصوف، مذاهب دیگر مانند مسیحیت، سلطنت مطلقه برگرفته از ایدئولوژیهای باستانی به رشته تحریر درمیآمدند. از سوی دیگر، ضمن برشمردن نقاط منفی هنجارهای نامبرده، در مسیر تقویت و برجستهسازی نقاط مثبت هنجار جدید نشر مییافتند.
The purpose of the present study is to survey the main intention and objective of writing religious texts during the Safavid dynasty that can be applied as an educational method to understand other religious texts in historical eras. In this regard, Skinner’s intentionalist Hermeneutics was used to recognize different aspects of religious texts in the Safavid dynasty. In this research, the ideological background for writing religious texts was investigated, and furthermore, the process of changing the conventional norms was analyzed using those texts written along with the abovementioned change. The results of the study show that hermeneutics can be used to understand the intention behind writing religious texts in the Safavid dynasty. Writing the above texts was in line with changing conventional norms at that time and it was consistent with the process of compiling, stabilizing, and developing new norms, and in some cases, it has also been supported by power structure. On the one hand, religious texts were written with the intention of weakening previous norms like Sufism, other religions such as Christianity, and absolute monarchy derived from ancient ideologies. On the other hand, in addition to mentioning the negative points of the previous norms, they were being expanded in line with fostering and highlighting the positive points of the new norms.
خلاصه ماشینی:
com چکيده هدف پژوهش حاضر بررسي نيت و مقصود اصلي نگارش متون ديني در دوره صفويه است که ميتواند به عنوان روشي آموزشي براي فهم ديگر متون ديني در دوره هاي تاريخي مورد استفاده قرار گيرد.
استفاده از رويکردهاي هرمنوتيکي به منظور فهم متون ديني و غيرديني ميتواند زمينه هاي تاريخي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي هر دوره مرتبط با تأليف متون مذکور فراهم آورد، امري که در جهان عرب مورد توجه خاص قرار گرفته و انديشمندان مهمي به ويژه از کشور مصر صاحب نظر در اين حوزه شده اند.
شلايرماخر٢ و ويلهم ديلتاي ٣ دو تن از دانشمندان اين دوره بودند که اصول اوليه ي دانش تأويل شناسي را در سده ي نوزدهم بنيان گذاردند و معتقد بودند يک معناي نهايي و يک فهم نهايي از اثر وجود دارد و وظيفه مفسر است که با شناخت اثر، به بررسي نشانه هاي درون متني و اصلاح روش تفسير بپردازد و براي فهم بهتر متن ، بايد به نيت مؤلف پي برد و دانست که او متن موردنظر خود را به چه منظور و با چه هدفي خلق کرده است (٨ .
به عنوان نمونه ميتوان به محقق کرکي اشاره کرد که يکي از ابتکارت او در فقه ، طرح مسائل حکومتي است که با نگاشتن رساله اي دربارٔە نماز جمعه و نيز بحث خراج ، ماليات و مباحثي ديگر، آن را دنبال کرده و به دليل ايجاد فضا و زمينۀ لازم از طرف حکومت ، به طور جدي راه را براي طرح مسائل حکومتي در فقه شيعه باز نمود و شاگرداني مانند امير معزالدين اصفهاني و ميراسدالله شوشتري را تربيت کرده که در دولت صفوي منصب صدارت را برعهده گرفتند (جعفريان ، ۱۳۸۸، ج ۱، ص ۱۰۵).
Interpreting and appropriating texts in the history of political thought: Quentin Skinner and poststructuralism.