چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی حقوق عاطفی مابین زن و شوهر مبتنی بر تعالیم اسلامی صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای متون اسلامی، در مورد نظریههای تبعیض جنسیتی در اسلام اطلاعاتی جمعآوری شده و برای سنجش صحت محتوایی این مدل با نظر برخی از فقهای معاصر تطبیق داده شد. پس از بررسی و مداقه در اصول هستیشناسی، انسانشناسی، رفتار فردی، معرفتشناسی، اصول اخلاقی و حقوقی زوجین را در دو مرحله جداگانه ولی در عین حال پیوسته میتوان ارائه داد. در مرحله اول اصول شخصی با تکیه بر شخصیت زوجین که شامل شناخت (خودشناسی)، عدالت، عفت، خویشتنداری، صبر، وفاداری و مرحله دوم بر روابط مابین زوجین شامل احسان، حسن خلق، تامین نیازهای همسر، مدیریت زندگی زناشویی و منزل متمرکز است. یافتهها پس از مقایسه، با درصد بالایی، با متون اسلامی از جمله قران و با نظرات و اندیشههای فقهای معاصر و نواندیشان دینی تطبیق داشت.
خلاصه ماشینی:
از يک منظر اين تفاوت هاي حقوقي و تصاحب قدرت توسط مردان در طول تاريخ بيانگر ستم و خشونت عليه زنان و بروز تبعيض جنسيتي در رابطه ميان زن و مرد است چرا که عدالت و رعايت حقوق انساني به معناي رعايت بيکم و کاست و بيچون و چراي تساوي ميان زن و مرد است و از منظر ديگر رعايت بي کم و کاست و بيچون و چراي تساوي ميان زن و مرد خود مصداقي بر يکسان نگري اين دو جنس متفاوت در خلقت است که منجر به بيعدالتي ميگردد (حافظي، ١٣٨٧).
جهان بيني ديني و الهي در بخشي از منشور داخلي حقوق و مسئوليت هاي زنان درنظام جمهوري اسلامي به نحو ديگري منعکس شده است : “در اسلام زن و مرد در فطرت و سرشت ، هدف خلقت و برخورداري از استعدادها و امکانات جنسيتي در برابر خدا يکسان ميباشند و تنها به واسطه رشد همه جانبه انساني در سايه دانش ، علم و تقواي الهي و ايجاد جامعه اي شايسته بر يکديگر مزيت دارند”.
اين تفاوت ديدگاه سبب شده است تا آموزه هاي اسلام درباره زنان و نظام حقوقي اسلامي در مورد حقوق زن در ازدواج و خانواده به طور کاملا متناقض و مغاير با برابري و عدالت جنسيتي غربي، اومانيستي و فنينيستي قلمداد شود.
رد نظريه تبعيض جنسيتي منتقدان نظام حقوقي عاطفي زن و شوهر در اسلام که معتقدند حق زن در اين رابطه پايمال شده است و انتقادات مختلفي را در اين باره بيان ميکنند که البته فارغ از عداوت ها و دشمنيها ريشه در عدم شناخت درست و کامل و متقن آن ها از دين و آموزه هاي آن دارد.