چکیده:
پژوهش حاضر با عنوان «مستندات قرآنی اثبات عصمت پیامبران از دیدگاه علامه طباطبایی» است. اصل
مساله عصمت تقریبا مورد اتفاق تمام فرق اسلامی است ولی قلمرو و محدوده آن از جمله مسائل مورد
اختلاف میباشد و علت مهم این اختلاف روایات گوناگونی است که در دو دسته اثبات کننده و نفی کننده
با ارائه مستندات نقلی - وحیانی در خصوص مستندات قرآنی اثبات عصمت انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی
به این نتیجه رسید: عصمت نیرویی در انبیاء از سوی خدا است که ایشان را از وقوع خطا و معصیت باز می-
افعال را شامل میشود. آیات هدایت. نعمت. اطاعتء اتمام حجت و دوری از فحشا آیات دال بر عصمت انبیاء
از نگاه علامه طباطبایی هستند.
خلاصه ماشینی:
» (زمر، ٦٩) لفظ «النّبيّين » شامل همه پيامبران است ، آنچه رسول دارد و نبي ندارد فقط ديدن فرشته وحي است ولي نبي به عنوان اولي شامل همه است از لحاظ مصداق اگر کسي نبي نباشد رسول هم نيست ، آيه «ولکنْ رسول اللّه و خاتم النّبيّين » (احزاب ، ٤٠) معنايش آن است که بعد از آن حضرت ، مخبر عن الله و پيامبري نخواهد آمد نه اين که خاتم النبيين است نه خاتم الرسولان چنان که گفته شد نبي نبودن توأم با رسول نبودن است (قاموس قرآن ، ج ١، ص ٨٦٧) پيامبر اسلام را هم رسول و هم نبي خوانده اند(تفسير الميزان ، ج ٢، ص ٢١٠) و در کتاب کافي باب الفرقبين الرسول و النبي از امام صادق نقل شده که در تفسير آيه «وکان رسوًلا نبيّا»(مريم ، ٥١) فرمود: «قال اْلفرْق بين الرّسول و اْلإمام هو أنّ الرّسول اّلذي يْنزل عليه جبْرئيل فيراه و يسْمع کلامه و النّبي يْنزل عليه جبْرئيل و رّبما نبّئ في منامه نحْو رؤْيا إْبراهيم و النّبي رّبما يسْمع اْلکلام و رّبما يري الشّخْص و لمْ يسْمع اْلکلام ؛ فرق بين رسول و نبي چنين است : جبرئيل بر رسول نازل ميشود و رسول جبرئيل را ميبيند و صدايش را مي شنود؛ و نبي کسي است که جبرئيل بر او نازل ميشود امّا بعضي اوقات در خواب به او خبر داده مي شود؛ مانند خواب ابراهيم نبي چه بسا فقط صداي فرشته را مي شنود و چه بسا شخص او را ميبيند ولي کلامش را نمي شنود»(اصول کافي ، ج ١، ص ١٧٦) از کلام خداي تعالي بيش از مفهوم اين دو لفظ چيزي استفاده نمي شود که نبي شرافت علم به خدا و معارف خدايي دارد و رسول شرافت وساطت بين خدا و بندگان دارد(تفسير الميزان ، ج ٢، ص ٢١١) اقسام عصمت از ديدگاه علامه طباطبايي عصمت سه قسم است : اول ـ عصمت از خطا در تلقي و گرفتن وحي ، دوم ـ عصمت از خطا در تبليغ و انجام رسالت ، سوم ـ معصوم بودن از گناه .