چکیده:
فصل مشترک بیشتر مطالعات پژوهشگران در مورد سکونتگاههای روستایی واقع در نواحی کوهستانی – جنگلی کشورهای جهان سوم بیانگر این است که در این نواحی علاوه بر شدت بالای فقر، مدت طولانی فقر حائز اهمیت است و این فرآیند موجب شکلگیری تله فقر شده است. پژوهش حاضر در پی آن است که دریابد سرمایه اجتماعی چه تأثیری بر گسست تله فقر فضایی در این نواحی دارد؟ جامعه آماری این پژوهش، اعضاء انجمن های اعتبار و پسانداز در نواحی روستایی جنگلی – کوهستانی شهرستان بابل بوده که مطابق با فرمول کوکران، 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. پس از گردآوری دادهها از طریق پرسشنامۀ محققساخته، تجزیه و تحلیل آن با استفاده از آزمونهای آماری در نرمافزار SPSS 22 و همچنین به کمک مدلیابی معادلات ساختاری در رویکرد حداقل مربعات جزئی به کمک نرمافزار smart – PLS انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که انجمنها به مثابۀ سرمایه اجتماعی بر سرمایههای معیشتی به مثابه نماگرهای تله فقر فضایی با شدت همبستگی متفاوت رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین، سرمایه اجتماعی توان تبیین 62 درصد از واریانس سرمایه مالی، 68 درصد از واریانس سرمایه انسانی، 65 درصد از واریانس سرمایه اقتصادی، 66 درصد از واریانس سرمایه فیزیکی، 49 درصد از واریانس سرمایه طبیعی، 52 درصد از واریانس سرمایه نهادی و 56 درصد از واریانس سرمایه فرهنگی را داراست. از اینرو تأثیر مقولههای آگاهی، اعتماد، حمایت، انسجام و مشارکت تحت عنوان یک سازه کلی به نام سرمایه اجتماعی بر گسست فقر فضایی مورد تأیید قرار میگیرد. بنابراین با تقویت هر یک از این مولفهها میتوان با ارتقاء سطح سرمایههای معیشتی و گسست تله فقر فضایی در نواحی روستایی دست یافت.
The view of most researchers on rural settlements in mountainous-forest areas of the Third World countries indicates that in these areas, besides extreme poverty, long duration of poverty is very significant and has resulted in poverty trap. The purpose of the research is to analyze the effect of social capital on breaking spatial poverty trap in these areas. The population of the research included members of credit and savings associations in rural forest-mountainous areas of Babol. Based on Cochran formula, 215 people were selected as the sample. The data were collected by a researcher-made questionnaire and then analyzed by SPPP, version 22, and smartPLS. (Statistical tests were administered and structural equation modelling was developed based on partial least squares approach.) The results indicated that associations, as a kind of social capital, have a positive and significant relationship with livelihood capital, as an indicator of spatial poverty trap, although with varying degrees of correlation. Furthermore, social capital can account for 62 percent of financial capital variance, 68 percent of human capital variance, 65 percent of economic capital variance, 66 percent of physical capital variance, 49 percent of natural capital variance, 52 percent of institutional capital variance, and 56 percent of cultural capital variance. Therefore, the effect of awareness, trust, support, coherence, and cooperation (all considered as a single construct called “social capital”) on breaking spatial poverty trap is highlighted. It is concluded that these factors can be supported to promote the level of livelihood capital and break spatial poverty trap.
خلاصه ماشینی:
) و از نظر اقتصادی با فقر، سطح بهره وری پایین اقتصادی، پایین بودن میزان درآمد، عدم تنوعی شغلی، تمرکز مشاغل کشاورزی با رویکرد خود معیشتی، بازارایابی نامناسب ، آسیب پذیری بالای اقتصادی و همچنین از نظر فضایی با تراکم پایین جمعیت ، فاصله زیاد با سکونتگاه های همجوار و نواحی شهری، عدم شکل یابی شبکه منسجم حمل ونقل و بحران های طبیعی شناخته میشوند Deshingkar, 2010; Laird & Mackie, 2014; Shah, 2007; Drudyp and Wallace, 1971, Dijkstra and ) ;٢٠٠٥ ,Ecotec ;٢٠١٠ ,Bird et al ;٢٠٠٢ ,Bird et al ;٢٠٠٨ ,Poelman).
(به تصویر صفحه رجوع شود) شکل ٢- مدل نظریه ای پژوهش منبع : یافته های پژوهش ، ١٣٩٧ گروه های مالی داوطلبانه از راه های مختلف باعث افزایش سطح درآمد، پس انداز، ارتقای ظرفیت وام گیری و بالا رفتن پایداری شغلی شده است و تا حدی امکان گریز از فقر را برای روستاییان فراهم نموده است (٢٠٠١ ,Sharma) و همچنین آنها زمینۀ افزایش درآمد و رفاه خانوار، ایجاد اشتغال ، افزایش ظرفیت پس انداز (٢٠٠٢ ,Badatya &Puhazhendi ) افزایش اعتماد به نفس ، ارتقاء سلامتی و سرمایه اجتماعی و افزایش آگاهی ( Rathinam and ;٢٠٠٧ ,Premchander et al ٢٠١٠ ,Natchimuthu) و موجبات تسهیل در دستیابی به رفاه مادی خانواده های روستایی و جوامع روستایی از جمله امکانات رفاهی منزل و خرید خودرو و همچنین بهبود کیفیت زمین کشاورزی و تامین آب وکیفیت محیط زیست ( ,Das and Bhowal ٢٠١٣) را فراهم نموده است .