چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین دلبستگی و آمادگی ورود به خیانت بوده است. طرح تحقیق بنیادی و از نوع توصیفی- همبستگی میباشد و جامعه آماری شامل مردان و زنان متاهل شهر تهران در سال 1398 بوده است. بدین منظور 308 نفر (122مرد و 186 زن) به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه تجربه روابط نزدیک فرالی، والر و برنان، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون و آمادگی خیانت درایگوتاس و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و Lisrel استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش بیانگر این است که دلبستگی افراد از طریق نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان نمیتواند آمادگی ورود به خیانت را پیش بینی کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد بین دلبستگی ایمن و اضطرابی با تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی رابطه معناداری وجود داشته است. در حالی که ارتباط معناداری بین دلبستگی اجتنابی و تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی گزارش نشد. یافتههای منتج شده دیگر مبنی بر وجود ارتباط معنادار بین دلبستگی اضطرابی، اجتنابی و ایمن با آمادگی ورود به خیانت بوده است.
خلاصه ماشینی:
افراد دلبسته ايمن در شرايطي که غم و اندوه خود را بيان کرده و به دنبال حمايت عاطفي بودند، ديگران را در دسترس و پاسخگو يافتند از اين رو خودافشايي هيجاني و عاطفي بيشتري نسبت به ساير گروه ها نشان ميدادند، آن ها همين طور ارزيابي هاي سازنده و مثبت تري از موقعيت هاي مختلف و هيجانات در زندگي خود داشتند (١٩٩٩ ,Feeney)، بنابراين اين افراد داراي راهکارهاي سرکوب هيجاني کمتر و بيان هيجاني و ارزيابي مجدد مثبت تر بوده که خود باعث افزايش صميميت در رابطه ميشود، اما در صورتي که نيازهاي دلبستگي برآورده نشوند و با سبک هاي دلبستگي ناايمن مواجه باشيم راهکارهاي ثانويه تنظيم هيجان مانند بيش تنظيمي و کم تنظيمي هيجاني رشد ميکنند و از آنجايي که افراد ناايمن در زماني که احساسات و هيجاناتشان را بروز ميدهند ديگران را پاسخگو و حمايت کننده نمييابند، بنابراين ممکن است بيانگري احساسي و هيجاني کمتري نسبت به افراد ايمن داشته باشند (٢٠٠٣ ,Mikulincer).
(٢٠١٢ ,Richards and Hackett) نيز نتوانستند ارتباط معناداري بين تنظيم هيجانات مثبت مثل راهبرد مثبت ارزيابي مجدد و دلبستگي اجتنابي را گزارش کنند، آنها در تبيين اين نتيجه بيان کردند که افراد دلبسته اجتنابي توجه خود را از جنبه - هاي هيجاني تجربه هاي ناخوشايند زندگي منحرف کرده و يا به طور کلي آنها را انکار ميکنند.
Intimate relationships: Adult attachment, emotion regulation, gender roles, and infidelity.
Individual differences in the regulation of positive emotion: The role of attachment and self esteem.
Individual differences in the regulation of positive emotion: The role of attachment and self esteem.