چکیده:
کیفرها به حکم ذات متغیر خود، در حال تغییر مداوم هستند. ظهور کیفرهای جدید تحت عنوان مجازاتهای جایگزین حبس و همین طور پیشبینی نهادهای کیفرزدا در نظامهای حقوقی کشورهای مختلف از جمله ایران، موید تغییر و گسترش مصادیق نوین پاسخهای کیفری به بزهکاری است. در این میان، مقبولیت واکنشهای کیفری جدید در میان کنشگران قضایی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به گونهای که در صورت عدم مقبولیت کیفرهای جدید، پیادهسازی رویکردهای نوین کیفردهی در قانون بینتیجه خواهد بود. بنابراین پذیرش کیفر و مقبولیت آن در میان کنشگران قضایی موثر در صدور و اجرای آن اهمیت فزایندهای پیدا میکند؛ زیرا در مراحل مختلف از تعیین تا اجرای کیفرها، کنشگران مختلفی ایفای نقش میکنند و نگرش هر کدام میتواند کیفردهی، نوع و یا حتی اصل اجرای آن را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل لازم است نخست مفهوم «مقبولیت کیفر» مورد بررسی دقیق قرار گرفته و سپس بدین پرسش پرداخته شود که در مراحل مختلف دادرسی، از مرحله تعقیب گرفته تا مرحله دادرسی و اجرای کیفرها چه مولفههایی بر کیفردهی و توسل یا عدم توسل به کیفرهای اصلاح مدار و ارفاق آمیز تاثیر میگذارد. تبیین این دو موضوع نه تنها در شناسایی چالشهای پیش رو میتواند مفید باشد، بلکه علاوه بر آن میتواند با یکسان سازی نگرش مبتنی بر مقبولیت کیفر از سلیقه گرایی کنشگران قضایی در کیفردهی جلوگیری نماید. یافته این تحقیق آن است که سیاست جنایی قضایی و اجرایی در زمینه کیفرهای نوین با سیاست جنایی تقنینی همراه نبوده و دلایل متعددی از جمله فقدان سازوکارهای اجرایی در پیادهسازی برخی کیفرها، فرهنگ جامعه و همچنین اقتضائات حاکم بر تفکر کنشگران قضایی در این خصوص موثر است.
خلاصه ماشینی:
١ عبدالرضا جوان جعفري و محمدجواد ساداتي، ماهيت فلسفي و جامعه شناختي کيفر (تأملي در چيستي و کارکردهاي کيفر)، (تهران ، نشر ميزان ، ١٣٩٤)، ٧٦ ٢ رضا فيض ، «مفهوم کيفر از ديدگاه صوفيان با تکيه بر مکتب ابن عربي»، فصلنامه اخلاق پزشکي،٢ (١٣٨٦)، ٤٩ ٣ عبدالرضا جوان جعفري و محمدجواد ساداتي، «سزاگرايي در فلسفه کيفر»، پژوهشنامه حقوق کيفري، ٥ (١٣٩١)، ٢٣ ٤ علي حسين نجفي ابرند آبادي و هادي رستمي، «رويکرد سزا گرا به کيفر در نظريه ليبراليسم »، مجله تحقيقات حقوقي، ويژه ١٣٨ نامه شماره ١٠، (١٣٩٠)، ٥٦ کيفر و مقبوليت آن در قالب پژوهش حاضر، منطقي است که به موجب آن ميتوان تمام مراحل دادرسي و کيفردهي يک نظام عدالت کيفري را بر مبناي آن تحليل نمود.
٣ عليرضا جمشيدي و عليرضا نوريان ، «متناسب بودن تعقيب کيفري؛ مفهوم ، مباني و جلوه ها در حقوق ايران و انگلستان »، پژوهش حقوق کيفري، ٣، (١٣٩٢) ٤ يکي از مباحث مهم در قالب رابطه ي ميان تشخيص تناسب تعقيب کيفري با مقبوليت کيفر مطرح ميگردد؛ بدين تعبير که آيا مقبوليت کيفر دز نتيجه ي اقتضاگرايي و مصلحت سنجي مقام تعقيب موثر است يا خير؟ هرچند اين امر خود ميتواند موضوع تحقيق مجزايي قرار گيرد اما حداقل ميتوان اشاره داشت که ابهام قوانين ، عدم تعيين سازوکارهاي مشخص ، عدم وجود فرهنگ سازي مرتبط با جايگزين هاي تعقيب ؛ خواه در ميان مردم و خواه در ميان کنشگران و غيره در قالب يک چارچوب ١٤٨ موثردر مقبوليت کيفري، به نوع تشخيص تناسب تعقيب کيفري نيز جهت ميدهد.