چکیده:
معضلی به نام مزاحمت تجلی نوعی از بدرفتاری و خشونت بوده که از دیرباز پرشمول و عالم گیر شده است. با افزایش آگاهی جمعی نسبت به مقام زن و در پی آن گسترش حضور زنان در اجتماع جرم ایجاد مزاحمت برای زنان نرخ تصاعدی داشته که حتی وجود وصف مجرمانه نیزدرصد این نرخ ابتلا را کاهش نداده است. این پژوهش کتابخانه ای با وارسی بزه مزاحمت و ضمانت اجرای آن به تبیین شکاف های موجود در نظام کیفری پرداخته و ضمن ارائه راهکارهای اجتماعی و قضایی می کوشد که خیزشی در جهت حل و فصل مشکلات بی پایان ناشی از تزاحم زنان در جامعه بردارد تا فسادزدایی که یکی از اهداف حقوق کیفری است محقق شود و تعادل در برخورداری از مصالح عمومی میان زنان و مردان برقرار گردد.
خلاصه ماشینی:
بنا بر روايت ايشان تعريف دقيقي از اين واژه نيست او چند تعريف از خشونت ارائه نموده که تعريف چهارم که با منطوق تحقيق حاضر نزديکي دارد مورد تجسس قرار گرفته است به تعريف ايشان خشونت يعني هر امر خشن اما اين مفهوم نيز کلي است و خود نيازمند مصداق تا درک شود که پژوهشگر مذکور براي روشن شدن موضوع به اعلاميه رفع خشونت نسبت به زنان ٢استناد کرده که در آن خشونت تعريف شده است به : «هر گونه عمل خشونت آميز مبتني بر جنسيت که موجب بروز يا احتمال بروز صدمات و آسيب هاي جسمي، 2 Declaration on the Elimination of Violence Against Women 57 جنسي يا رواني و يا رنج و آزار زنان از جمله ؛ تهديد به انجام عمل خشونت آميز که نتيجه آن محروميت اجباري يا اختياري(در شرايط خاص ) از آزادي در اجتماع و يا زندگي خصوصي مي گردد».
پژوهشگر معتقد است که اگر از طريق آموزش هاي لازم به سيستم قضايي با ايجاد فضايي مطلوب و پاک سازي شده از گمان منفي نسبت به بزه ديدگان زن و هم چنين با رفع اشکالات موجود در ماده ٦١٩ قانون مجازات اسلامي بخش تعزيرات مي توان تبعات ناشي از جرم مزاحمت را کاهش داده ، جلوي تکرار و فزوني آن را گرفت و در نهايت با هم ساني حضور زنان و مردان جلوه اي از عدل احيا شود که مقصود حقوق کيفري نيز تامين گردد.