چکیده:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر درمان به شیوه شناختی- رفتاری براساس رویکرد زیر سیستم های شناختی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشاختی زوج های نابارور است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون _ پسآزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زوج های نابارور شهراصفهان که متقاضی درمان های کمک باروری هستند که به مرکز باروی و ناباروری اصفهان جهت اقدامات تشخیصی و درمانی مراجعه کرده بودند. روش نمونهگیری به صورت در دسترس بوده و ۳۰ نفر نمونه در دو گروه آزمایش (۱۵) و گروه گواه (۱۵) به صورت در دسترس گمارده شد. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی (2005). است. اعضای گروه آزمایش در جلسات آموزشی رویکرد شناختی- رفتاری به مدت 7 جلسه، هر جلسه به مدت 60 دقیقه، شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. یافته های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که درمان به شیوه شناختی- رفتاری بر اساس رویکرد زیرسیستم های شناختی بر کیفیت زندگی (75/0=F) و بهزیستی روان شناختی (847/0=F) زوج های نابارور موثر است. بنابراین نتیجه گرفته شد درمان به شیوه شناختی- رفتاری بر اساس رویکرد زیرسیستم های شناختی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی زوج های نابارور کارآمد بوده است.
خلاصه ماشینی:
ريف اين الگو را بر اساس مطالعه متون بهداشت رواني ارائه و اظهار داشت مولفه هاي الگو، معيارهاي بهداشت رواني مثبت است و اين ابعاد کمک مي کند تا سطح بهزيستي و کارکرد مثبت شخص را اندازه گيري کرد (روتمن و 2 Mouse 3 Wong 4 Infertility 5 Monga 6 Amanati et al 7 Abbey et al 8 Souter 9 Safarinia 72 همکاران ١٠، ٢٠١٧) بهزيستي رواني، جزء روان شناختي کيفيت زندگي است که به عنوان درک افراد از زندگي در حيطه رفتارهاي هيجاني، عملکردهاي رواني و ابعاد سلامت رواني تعريف شده و شامل دو بخش است .
بنابراين براي بررسي اين فرضيه با توجه به متغير وابسته کيفيت زندگي از آزمون بالا استفاده شد که نتايج آن در زير ارائه شده است : 76 جدول ٤-آزمون تحليل کوواريانس کيفيت زندگي زوج ها (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به نتايج حاصل از جدول (٤) ميتوان مشاهده کرد که بين دو گروه آزمايش و گروه کنترل از لحاظ متغير تفاوت معنادار وجود دارد نتايج جدول بالا نشان ميدهد که درمان به شيوه شناختي- رفتاري بر اساس رويکرد زيرسيستم هاي شناختي بر کيفيت زندگي زوج هاي نابارور مؤثر است و با توجه به مقادير F و سطح معناداري در جدول (٤) مشخص مي شود که ميزان تاثير گذاري آن برابر با ٠.