چکیده:
تجربیات و اداراکات فکری بشر در طول تاریخ» سیری از حالت تک گذارهای و ساده»
به مجموعهای از گذارهها و پیچیده در خود میدید بنابراین برای بربره برداری هر
چه بیشتر از این گذاره هاء به نظام مند کردن و دسته بندی آنها پرداخت و برای
هر کدام از این دستهها عنوانی قرار داده شد مانند طب یا حساب و... که همه تحت
یک عنوان کلی به اسم علم گرد هم آمدند. کم کم بشر مشاهده کرد بین این علومء
ارتباطات. , تقدم و تاخرها و وابستگیهایی وجود دارد و برخی را محتاج دیگری نموده
است در نتیجه متفکران و اندیشمندان بر این نکته بر آمدند که بتوانند با ارائه ملاک
این تمایزات» طبقه بندیای از این علوم ارائه دهند. این پژوهش با روش توصیفی-
تحلیلی و با ابزار کتابخانهای تبیینی جامع از منظر علامه طباطبایی» در بررسی ملاک
تمایز علوم ارائه داده است. در این نوشتار بحد از تفکیک علوم و توجه به اهمیت
اصطلاح عرض ذاتی ذیل علوم حقیقی برهانی» تعریف کاملی از این اصطلاح با
توجه به فصل مشارکت حد و برهان در کتب مناطقه قدیم ارائه شد سپس با تبیین
شاخصههای عرض ذاتی و ارائة تقسیمی از آن در دو فضای اتحاد در علوم پایین دست
فلسفه و وحدت در فلسفهء» سعی شد جریان عرض ذاتی در علوم برهانی تصحیح و
در ادامه با تفکیک بین دو فضای ثبوت و اثبات» در یک جمع بندی کلی» قائل به
تمایز علوم حقیقی برهانی در دو فضای ثبوت» و اثبات مطابق ثبوتء با محوریت موضوع شده و در یک جمع بندی موشکافانه از بیانات علامه، بین فلسفه و علوم برهانی دیگرء تمایزی به صورت اطلاق و تقیید مطرح» و موضوع محوری صرفا در
علوم برهانی پایین دست آن تصویر شد. همچنین تمایز بین علوم حقیقی برهانی در
فضای اثبات غیر مطابق ثبوت» علوم حقیقی غیر برهانی و علوم اعتباری» با غایتی
که بر خود معتبر حاکم است نتیجهگیری شد.
خلاصه ماشینی:
به حسب تتبع نگارنده، مهمترين مقاله اي که به بررسي ديدگاه علامه در اين بحث پرداخته مقاله ي اکبر اسدپور و يارعلي فيروزجايي مي باشد، که با عنوان «بررسي ديدگاه علامه طباطبايي و استاد مصباح يزدي درباره عوارض ذاتي» در مجله آيين حکمت ارائه شده است و در آن بيان مفصلي نسبت به ديدگاه علامه در بحث عرض ذاتي که بحث محوري ذيل عنوان تمايز علوم مي باشد مطرح کرده اند و در ادامه با ارائه ي نقد آيت الله مصباح يزدي، اجمالا نظر آيت الله مصباح را پذيرفته اند، به عنوان مثال، نگارنده محترم برخي از ديدگاه هاي علامه در اين بحث را بيان تامي نمي دانند از جمله لزوم خصوصيت ذاتي بودن مقدمات برهان و متاثر بودن بحث عرض ذاتي از آن و يا اشکال به تعريف محمول ذاتي در نگاه علامه و بحث مساوات در عرض ذاتي و بطور کلي بر واقعي و نفس الامري بودن عرض ذاتي بر طبق ديدگاه ايشان خدشه وارد مي دانند که به نظر اين نقدها گاهاً مبنايي و گاهاً ناشي از عدم تبيين کامل و تصوري درست، نسبت به ديدگاه علامه در اين مبحث مي باشد اما مقالاتي ديگر در اين زمينه وجود دارند که يا به صورت خاص به تبيين ديدگاه علامه نپرداخته اند و صرفا به نظرات وي به عنوان يکي از فلاسفه مطرح اسلامي اشاره داشته اند و يا نظر وي را در موضوعي ديگر مثلا طبقه بندي علوم مورد ارزيابي قرار داده اند که ضرورتا در اين مبحث ريشه هاي ديدگاه علامه مطرح نخواهد شد به طور مثال حامد آرضايي مقاله اي با عنوان «کاربست علم شناسي علامه طباطبايي در طبقه بندي علوم و پيامدهاي آن» در مجله پژوهش هاي مابعدالطبيعي ارائه داده و در آن بيان مي دارد که علامه در بحث تمايز علوم، ابتدا به تفکيک ميان دو ساحت علوم حقيقي برهاني و علوم اعتباري پرداخته است و در ادامه ملاک تمايز علوم در اين دو ساحت را معرفي و به بيان برهان علامه در ملاک تمايز در علوم حقيقي مي پردازد و يا حامد مصطفوي فرد مقاله اي با عنوان «سير تطور الگوهاي تمايز علوم در انديشه متفکران مسلمان» در مجله پژوهش هاي فلسفي ارائه داد و در آن توضيح مختصري نسبت به نظريه علامه در تفصيل علوم به حقيقي و اعتباري دارد و در نقد نظر ايشان، برهان علامه در اثبات لزوم موضوع واحد براي علوم حقيقي را ناتمام مي داند و يا قاسم کاکايي مقاله اي با عنوان «عرض ذاتي به عنوان معيار وحدت و تمايز مسائل علوم» در مجله دانشکده علوم انساني دانشگاه سمنان ارائه داد و در آن گذاره هايي را از علامه مطرح کرده و در ادامه نتايج تمايز علوم از ديدگاه علامه را در پنج مورد از ايشان نقل مي کند و نقدي نيز از آيت الله جوادي بر بيان علامه در بحث عرض ذاتي و مساوي بودن عرض ذاتي با موضوع، مطرح مي کنند.