چکیده:
وجود بیکاری در سطح نسبتا وسیع» از جمله ویژگیهای بارز اغلب کشورهای در حال توسعه از جمله ایران است. عواملی همچون
انفجار جمعیت. ناتوانی بخشهای تولیدی در جذب نیروی کارء استفاده از روشهای تولید سرمایهبر بهجای کاربرء کمبود سرمایه.
انعطافناپذیر بودن ساختار تولید و وجود بیکاری پنهان» پائینبودن بهرهوری نیروی کار و تعیین دستمزدها بدون توجه به بازدهی
نیروی کار از جمله عواملی هستند که باعث تشدید بیکاری در کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما گردیدهاند. بحران
بیکاری در جامعهی ایران بیش از همه گریبانگیر فارغالتحصیلان کم مهارت دانشگاهی را گرفته است که مسائل بسیاری نظیر
بالارفتن سن ازدواج» کاهش رشد جمعیت و عدم تمایل والدین به فرزندآوری» افزایش شکافهای اقتصادی و غیره را به همراه آورده
است از طرفی» روند تغییرات و تحولات مشاغل نشانگر حذف برخی مشاغل و جایگزینی مشاغل جدید است؛ به گونه ای که در
آینده مشاغل هر چه بیشتر به سمت مشاغل ذهنی خواهند رفت تا یدی هدف اصلی تحقیق حاضرء شناسایی و تحلیل آیندهی کار
ایران براساس فرصتها و چالشهای حاصل از وامل تغییر مبتنی بر آمایش سرزمینی ایران است. در این پژوهش تلاش شده است در
راستای اهمیت بحث اشتغال, آینده آن و همچنین پیامدهای ناشی از آن در افق سال ۱۴۲۰ هجری شمسی از سه روش مصاحبه کیفی, پیش بینی
جمعیت. و برآورد عرضه نیروی کار و تقاضای اشتغال طی سال های ۱۳۹۶ تا ۱۴۲۰ در چهار سناریو و روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی همچون
اسناد بالادستی, اسناد توسعه» طرح تکاپو و.. استفاده شود.
یافته های تحقیق در زمینه علل و عوامل اصلی بروز مشکلات مربوط به اشتغال و بیکاری در ایران در سه مقوله نقص در قوانین»
نقص در سیاست گذاری و برنامه ریزی و ضعف در نظارت بر اجرای قوانین و سیاست هاء طبقه بندی گردید در خصوص بستر و
شرایط دخیل در مساله اشتغال نیز سه مقوله ضعف های ساختاری, ضعف های مدیریتی و مسائل و مشکلات اقتصادی و فرهنگی
در حاشیه اشتغال صورتبندی شد. در بخش پیامدهاء نیز مهم ترین مسایل ایجاد شده با توجه به علل و بستر و شرایط موجود در
جامعه» شامل, انحراف از اهداف و کارکردهای سیاست ها و برنامه های اشتغال» تبدیل فرصت های طلایی به تهدید و یا بحران و
مغفول ماندن تحولات و تغییرات پر سرعت رویکردهای اقتصادی و ابزارها و روشهای نوین کسب و کار در دیدگاه کلان مسوولین و
وزارتخلنه های ذی ربط است. در بخش مرتبط با استراتژی ها و راهکارهاء مقولات زیر را بعنوان راهکارهای برون رفت از بحران
اشتغال و برنامه ریزی جهت آینده شغلی در کشور را می توان ذکر نمود: آسیب شناسی بازار کار و برنامه ریزی جهت تعدیل و
تقویت کسب و کارها وظرفیت های سنتی و محلیء ایجاد بسترهای لازم جهت رونق مشاغل نوین و تکنولوژیک. گسترش افق
دیدگاه ها و رویکردهای اقتصادی و سیاست گذاری مرتبط به صورت فرا بومی و فرا مرزی. نتایج حاصله در زمینه برآورد تقاضای
اشتغال زایی در کشور گویای آن است که: به عنوان فرض محتمل, آینده کشور با ورود فارغالتحصیلان نسل ازدیاد جمیعتی دهه
60 و همچنین احتمال افزایش نرخ مشارکت زنان، به احتمال قوی همراه با افزایش نرخ مشارکت خواهد بود. در این شرایط تنها راه
روبهجلو جهت اقتصاد کشور افزایش اشتغال است. اگر دولت نتواند در سیاستگذاریها نرخ بیکاری را کاهش دهد. با فرض ثبات
نرخ بیکاری در حال حاضر تعداد بیکاران در آینده به ۵ میلیون نفر افزایش خواهد یافت. و البته این فرض با وجود ایجاد اشتغال
سالانه در حدود ۶۰۰ تا۷۰۰ هزار نفری بدست خواهد آمد.