چکیده:
آنچه در ادبیات موتیف (Motif) نامیده می شود و ما در اینجا معادل بن مایه را برای آن برگزیده ایم عبارت است از: موضوع، تصویر، طرح یا الگوی اصلی که با ظهور پی در پی در اثر ادبی، از خود رد پا می گذارد و جاذبه زیبایی شناسی آن را بالا می برد. البته ممکن است، به عنوان نشانه یا نماد محتوا و یا تجربه یک اثر ادبی تجلی کند. این اصطلاح در نقد ادبی جدید، یکی از سرفصل های مهم بررسی آثار ادبی است و شاخص خوبی برای سنجش و پی گیری سیر اندیشه صاحب اثر و عبارت است از: عنصر، اندیشه، یا ویژگی اصلی و مشخصا به دو معنی: الف) مضمون یا موضوعی اصلی که آن را خوب بپرورند و یا به آن بپردازند مثلا در یک قطعه موسیقی، کتاب و ... ب) تصویری که در یک طرح تکرار شود. بنابراین هر یک از اندیشه های حاکم بر یک اثر ادبی یک موتیف است که می تواند بخشی از مضمون اصلی و متشکل از یک شخصیت، تصویر تکرار شونده یا الگوی کلامی باشد. بر مبنای این دید، مقاله حاضر به بررسی بن مایه های تصویری در شعر "صدای پای آب" سهراب سپهری می پردازد: صنعت و ماشینیزم، نمادهای طبیعت، وطن و زادگاه، عرفان به معنی جدید، زندگی و مرگ.
خلاصه ماشینی:
یادداشتی بر بنمایههای تصویری( Motif ) در شعر صدای پای آب سهراب سپهری دکتر علی دانشور کیان استادیار دانشکدهء ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران1 سهیلا امامی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی (از ص 117 تا 131) چکیده: آنچه در ادبیات موتیف( Motif )نامیده میشود و ما در اینجا معدل بنمایه را برای آن برگزیدهایم عبارت است از،موضوع،تصویر،طرح یا الگوی اصلی که با ظهور پیدرپی در اثر ادبی،از خود ردپا میگذارد و جاذبه زیباییشناسی آن را بالا میبرد.
/(هشت کتاب،صدای پای آب،ص 279) سهراب در آفرینش و تطبیق بسیار زبردست است.
/(هشت کتاب،صدای پای آب،ص 281-280) سیمان،آهن،سنگ،اتوبوس،تاب و نقشه جغرافی،واژگان نو برای رساندن مقصود سهراب است و همینطور حباب صابون،دفع آفات،لولهکشی و حروف سربی در: ...
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی میپیچد(صدای پای آب،ص 290) واژخ فواره که ار اصطلاحات صنعتی جدید است،در«صدای پای آب»ظهوری پیدرپی دارد.
و صدای باران را،روی پلک تر عشق/روی موسیقی غمناک بلوغ/روی آواز- انارستانها/(هشت کتاب،صدای پای آب،ص 287) ...
/(هشت کتاب،صدای پای آب،ص 272) کعبه سهراب زلال است.
جنگ یک روزنه با خواهش نور(هشت کتاب،صدای پای آب،ص 282) سهراب سپهری به سیر فراسویی خود در جان موجودات ادامه میدهد،جانی که در تخیلات شاعرانه خویش آفریده است.
(هشت کتاب،صدای پای آب،ص 287) عشق در شعر سهراب آنقدر وسیع است که زندگی را با آن قیاس میکند: ...
(هشت کتاب،صدای پای آب،ص 291) عشقی که سهراب به آن چشم دوخته،محصول خانه دوست است.
زندگی بالوپری دارد با وسعت مرگ(هشت کتاب،صدای پای آب،ص 290) ...