چکیده:
مقالهی حاضر که به روش کیفی و توصیفی - تحلیلی نوشته شده است، از نظریات لیبرال فمینیستها برای تبیین مناسبات جنسیتی پرسوناژهای نمایش نامهی لیر بهره برده است. محور اصلی لیبرال فمینیسم، تساوی کامل زنان و مردان و برخورداری زنان از حقوق سیاسی و اجتماعی است. به نظر لیبرال فمینیستها باید جامعهای به وجود آورد که هیچ چیز و هیچ کاری به جنس خاصی تعلق نداشته باشد و همه فرصتهای اجتماعی در آن برای زنان و مردان برابر باشد. جنسیت، ابزاری ست که اجازه تمرکز بر ارتباطات بین خود و دیگر، فرهنگ و جامعه، ابعاد اجتماعی، نمادین یا بازنمایی را میدهد. هدف در این پژوهش این است که ببینیم آیا خوانش حساس به جنسیت در لیر باند قابل انجام است یا خیر؟ در همین راستا پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش خواهد بود که باند چه تغییراتی در پیرنگ ایجاد کرده است و برای اعمال تغییرات نسبت به نسخه پیش از خود از چه تکنیکی بهره گرفته است؟ خوانش نمایش نامهی لیر باند با دیدگاه لیبرال فمینیسم، چنین آشکار میسازد که باند بیشتر بر انسانیت و جنبههای آن تاکید دارد و به جای برجسته کردن ویژگیهای زنانه و مردانه در یک فرد که اموری جانبی هستند، بر انسان بودن این دو جنس پافشاری داشته است و فردیت و استقلال را در سه پرسوناژ زن بودیس، فونتانل و کردلیا به رسمیت شناخته است. همچنین باند در این راه با استفاده از تکنیک آشناییزدایی و غریبسازی از شاه لیر شکسپیر مناسبات جنسیتی را به نحو مطلوبی روشن ساخته است. اگر شکسپیر تمام اتفاقات را حول محور خاندان سلطنتی گردانیده، در عوض، باند از طبقه کارگر، نادیده انگاشتن حقوق آنها، حقوق زنان و آزار و اذیت و تجاوز به زنان و دختران و اختلاف طبقاتی صحبت میکند. نتایج نشان میدهد که مقولهی هویت مطابق با اعمال و رفتارهای شخصیتها تعریف شده و پرسوناژها علی رغم جنس خود، هویتی دیگر و جنسیتی دیگر پیدا کردهاند.
The present article, which has a qualitative and descriptive- analytical method, has used the liberal theories of feminists to explain the gender relations of the characters in Lear›s play. The central axis of liberal feminism is the full equality of women and men and the enjoyment of women›s political and social rights. According to liberal feminists, a society should be created in which nothing and nothing belongs to a particular gender and in which all social opportunities are equal for men and women. Gender is a tool that allows us to focus on the relationships between ourselves and others, culture and society, social, symbolic or representational dimensions. Our goal in the study is to see if gender-sensitive reading can be done in Lear Band. In this regard, the research will seek to answer the question of what changes the band has made in the plot and what technique has been used to apply the changes compared to the previous version? A reading of the band›s «Lear» play from a liberal feminist perspective reveals that the band places more emphasis on humanity and its aspects, and instead of highlighting the feminine and masculine characteristics of a person that are ancillary. He has insisted on the humanity of these two sexes and has recognized individuality and independence in the three female characters of Buddhism, Fontanelle and Cordelia. Also, in this way, the gang has clarified gender relations in a favorable way by using the technique of de-acquaintance, alienation and alienation from Shakespeare›s King Lear. If Shakespeare turns everything around the royal family, instead he speaks of the working-class gang, the disregard for their rights, women›s rights, the persecution of women and girls, and class differences. The results show that the category of identity is defined according to the actions and behaviors of the characters and the characters, despite their gender, have found a different identity and a different gender.
خلاصه ماشینی:
هدف در این پژوهش این است که ببینیم آیا خوانش حساس به جنسیت در لیر باند قابل انجام است یا خیر؟ در همین راستا پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش خواهد بود که باند چه تغییراتی در پیرنگ ایجاد کرده است و برای اعمال تغییرات نسبت به نسخه پیش از خود از چه تکنیکی بهره گرفته است ؟ خوانش نمایش نامه ی لیر باند با دیدگاه لیبرال فمینیسم ، چنین آشکار می سازد که باند بیشتر بر انسانیت و جنبه های آن تأکید دارد و به جای برجسته کردن ویژگی های زنانه و مردانه در یک فرد که اموری جانبی هستند، بر انسان بودن این دو جنس پافشاری داشته است و فردیت و استقلال شماره ٨٧ را در سه پرسوناژ زن بودیس ، فونتانل و کردلیا به رسمت شناخته است .
هدف ما در پژوهش این است که ببینیم آیا خوانش حساس به جنسیت در لیر باند فمینیستی از نمایش نامه «لیر» قابل انجام است یا خیر؟ در همین راستا پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش خواهد بود که باند ادوارد باند با چه تغییراتی در پیرنگ ایجاد کرده و برای اعمال تغییرات نسبت به نسخه پیش از خود از چه تمرکز بر جنس تکنیکی بهره گرفته است ؟ و جنسیت مقاله ی حاضر استدلال می کند که باند در اقتباس خود با بروز دادن مؤلفه های لیبرال ٨٠ فمینیسم در شخصیت ها، جنس و جنسیت را به گونه ای دیگر ارائه کرده و مناسبات جنسیتی در نمایش نامه لیر به شکلی ملموس معکوس شده اند تا به جامعه ی مدرن و مقتضیات آن نزدیک تر شود.