چکیده:
الگوهای متنوعی برای تبیین پدیدهها و روابط بین آنها به کار میرود. یک نمونۀ رایج از این الگوها، متغیرهای مختلف را در قالب الگوی میانجی به هم مرتبط میسازد. بنابراین الگو، عامل میانجی رابط بین دو متغیر است و تبیینی از چرایی و چگونگی ارتباط آنها به دست میدهد. مسئلۀ پژوهش حاضر نیز ارائۀ تبیینی نظاممند از رابطۀ دین و سلامت با استفاده از الگوی میانجی است. طبق این الگو، عامل سبک زندگی میانجی بین دین و سلامت است و تأثیرگذاری آموزههای دینی بر وضعیت سلامت به صورت غیرمستقیم صورت میگیرد. در این تلقی، سبک زندگی دینی عاملی پیشگو برای سلامت و حاکی از زندگی سنجیده و در مدار آموزههای دینی است. برپایۀ همین تعهد است که انتظار میرود رفتارهای سالم و فضیلتآمیز از دینداران سر بزند و جامعۀ دینی و دینداران در زمرۀ سالمترین افراد باشند. البته سلامت در نگرش دینی، منحصر به سلامت جسمانی و روانی نیست، بلکه نوع سومی از سلامت موسوم به سلامت معنوی مطرح میشود که از رهگذر تجربیات وحدتبخش و تعهد به معنایی غایی در زندگی حاصل میشود. بهعلاوه، ارزیابی عینی و به دور از افراط و تفریط درباب ارتباط دین و سلامت مستلزم در نظر داشتن «اما و اگرهایی» است که بخش پایانی این نوشتار بدانها اختصاص یافته است. گفتنی است این پژوهش به روش تحلیلی ـ توصیفی نگاشته شده است.
A variety of models are used to explain phenomena and relations among them. A common instance of these models links different variables in the form of a mediation model: a mediator factor links two variables and provides an explanation of why and how they are connected. The present research question is to propose a systematic explanation of the relation between religion and health by using the mediation model. Based on this model, the factor of lifestyle mediates between religion and health, and religious teachings have an indirect impact on the conditions of health. In this view, religious lifestyle is a factor that predicts health and indicates a considered life revolving around religious teachings. It is on the basis of this commitment that it is expected that healthy and virtuous behaviors are shown by the pious, and that religious society and the pious are among the healthiest. However, health, in the religious view, is not specific to bodily and psychological health, but a third type known as spiritual health comes up that is gained through unifying experiences and commitment to an ultimate meaning in life. Furthermore, an objective and moderate assessment of the relationship between religion and health involves taking some ifs and buts into consideration to which the last part of this writing has been allocated. It is noteworthy that this study has been conducted with the descriptive-analytic method.
خلاصه ماشینی:
طبق این الگو، عامل سبک زندگی میانجی بین دین و سلامت است و تأثیرگذاری آموزههای دینی بر وضعیت سلامت به صورت غیرمستقیم صورت میگیرد.
کلید واژهها: سلامت، دین، معنویت، الگوی میانجی، سبک زندگی، پایبندی مذهبی دکتری دینپژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران بیان مسأله سنتهای بزرگ دینی اهتمامی دیرینه به ارتقای سلامت و درمان ناخوشی معنوی، روانی و جسمانی دارند و دینداران نیز معمولاً سنتهای خود را به مثابهٔ ارتقادهندهٔ سلامت قلمداد میکنند.
گاه از تجارب شخصی مؤمنان، متون مقدس دینی یا دیدگاههای رهبران دینی به عنوان مبنایی برای این ادعا یاد میشود که عبادت و رازونیاز یا مشارکت در مراسم و مجالس دینی یا خدمات داوطلبانه در قالب رابطۀ علّی ـ معلولی تأثیری «مستقیم» بر سلامت جسم و روان میگذارد، اما نگاه موشکافانۀ علمی با ایجاد تردید در ادعای یادشده، حاکی از این است که Meditation هرگونه نتیجهگیری بدون استناد به شواهد معنادار یا با ابتنا بر مطالعات مقطعیِ محدود سست و نامتقن است.
بدین ترتیب اگر پیشفرض ما تأثیرگذاری عوامل دینی و معنوی بر سلامت آدمیان باشد، ضروری است که چگونگی و چرایی این امر تبیین شود.
در میان افرادی که پایبند به دین هستند، تعهد به توصیههای مذهبی و ارتقاءبخش سلامتی مشوق انجام رفتارهای سالمی (سبک زندگی سالم) است که مانع از بیماری و موجب افزایش سلامت فراگیر جسمانی، عاطفی و بهزیستی میشود.
آدمی عزم این دارد که خود را متعهد به معنایی غایی در زندگی سازد و از این Eudaimonic psychological well-being jahoda Craig Ellison spiritual well-being Transcendence Experiential Transcendence Perceptual Transcendence رهگذر است که نوعی از احساس سلامت روان یا معنوی را تجربه میکند.