چکیده:
اختلال بد شکلی بدن یا خود زشت انگاری از اختلالات رایج خصوصا در دوران بلوغ و نوجوانی به وضوح دیده می شود.اختلال بد شکلی بدن در دانش آموزان دختر می تواند ریشه بسیاری از مشکلات روحی و روانی ثانویه باشد.مهمترین عامل در ایجاد اختلال بد شکلی بدن یا خود زشت انگاری اعتماد به نفس پایین در دوران کودکی و نوجوانی است.در این پژوهش سعی داریم با استفاده از تکنیک های افزایش اعتماد به نفس دردانش آموزان ابتدایی دخترانه شهر میر جاوه در کاهش اختلال خود زشت انگاری بپردازیم.برای دریافت اطلاعات اختلال بدشکلی بدن از پرسشنامه بدشکلی بدن استفاده نمودیم یافته های پژوهش نشان داد استفاده از تکنیک های افزایش اعتماد به نفس می تواند اثرات اختلال بدشکلی بدن در دانش آموزان را کاهش دهد.
خلاصه ماشینی:
فردی که تشخیص اختلال بدشکلی بدن به او نسبت داده میشود باید حداقل یک ساعت در روز نگرانی در مورد ظاهر خود داشته باشد و برای کسی که کمتر از این زمان نگرانی داشته باشد باید در تشخیص اختلال بدشکلی بدن احتیاط لازم را داشت چون اشتغال ذهنی آنها به اندازه کافی افراطی نیست که حکم یک تشخیص روانپزشکی داده شود.
شرایط لازم دیگری برای اختلال بدشکلی بدن وجود دارد و آن این است که شدت نگرانی مربوط به ظاهر و اشتغال ذهنی درباره نقصهای جسمی آنقدر شدید است که باید آسیب معناداری در عملکرد اجتماعی- شغلی یا سایر زمینههای زندگی فرد ایجاد کند اکثر افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن هر دو را تجربه میکنند.
برخی دادههای موجود نشان میدهد که اختلال بدشکلی بدن را میتوان جزئی از طیف اختلالات عاطفی دانست، طیف اختلالات عاطفی شامل گروهی از اختلالات است که میتوان فرض کرد از نظر نابهنجاری یا نوفیزیولوژیک (فیلیپس و همکاران، ۱۹۹۴) و پاسخ درمانی به افسردگیها شبیهاند و شواهدی از تاریخچه خانوادگی و همبودی بین این اختلالات وجود دارد (فیلیپس، ۱۹۹۶).
نتایج یک مطالعه مقایسهای، برای این دو گروه اختلال نشان داد که مبتلایان به بیاشتهایی یا پر اشتهایی روانی بیشتر با وزن و شکل بدن اشتغال ذهنی دارند و به اندازه کلی بدنشان توجه دارند، در حالی که مبتلایان به اختلال بدشکلی از ظاهرجسمانی خود شکایت میکنند و به بخشهای خاصی از بدنشان توجه میکنند.