چکیده:
اسلام به شهادت دانشمندان اسلامی و سایر محققان عالم بشریت دارای دو جنبه سیاسی و مذهبی (عبادی) است. هدف پیامبر اکرم (ص) به غیر از تعلیم مفاهیم دینی و مکارم اخلاقی که به منظور رشد و تعالی روح و رسیدن انسان به اوج سعادت در دنیا و آخرت مدنظر میباشد؛ تشکیل حکومت فراگیر به منظور گسترش عدالت بوده است. در عصر غیبت امام عصر (عج) در خصوص حکومت دینی دو دیدگاه وجود دارد: حکومت دینی انتصابی (حق خداوند) است. حکومت دینی انتخابی (حق مردم) است و محدوده اختیارات آن بر حسب قرارداد با مردم است. در این دیدگاه مردم حق دارند بر عملکرد حاکمان نظارت داشته باشند. عقلا در بستر زمان، مکان و طول تاریخ این حق را برای مردم به رسمیت شناختهاند و در فرهنگ و تمدن اسلامی نیز توسط شارع مقدس امضاء شده است. اسلام سیاسی برای حاکم اسلامی حدود فعالیتی که مقید و مشروط به شریعت می باشد پیشبینی نموده است و برای کنترل دستگاه حاکمیت اصل مهم نظارت بر حکومت را پذیرفته است. برای اعمال این اصل و از میان انواع آزادیها آنچه با نظارت مردم بر حکومت ارتباط دقیق دارد آزادی بیان و عقیده است. مهم ترین هدف این پژوهش آن است که با توجه به دوران کوتاه حکومت حضرت علی (ع) و با استفاده از سخنان گهربار آن امام ثابت نماید که حق نظارت مردم بر حکومت اختصاص به حاکم غیرمعصوم ندارد.
According to Islamic scholars and other scholars of the human world, Islam has two political and religious (religious) aspects. The purpose of the Holy Prophet apart from teaching religious and moral concepts, which is intended for the growth and exaltation of the soul and reaching the peak of happiness in this world and the hereafter; The formation of an inclusive government has been aimed at promoting justice. In the era of the absence of Imam al-Asr, there are two views on religious rule: Religious rule is appointed (God's right). Religious government is elective (the right of the people) and its sphere of authority is in accordance with the contract with the people. In this view, the people have the right to monitor the actions of the rulers. The wise have recognized this right for the people in the context of time, place and history, and it has been signed by the holy shari'a in Islamic culture and civilization. Political Islam has provided the Islamic ruler with the limits of activity that are bound by Shari'a and has accepted the important principle of overseeing the government in order to control the ruling apparatus. For the application of this principle and among all kinds of freedoms, what is closely related to the people's control over the government is freedom of expression and opinion. The most important purpose of this research is to prove that the right of the people to supervise the government does not belong to an innocent ruler, considering the short period of the rule of Imam Ali and using the words of that Imam.
خلاصه ماشینی:
اين راهکار عقلايي که با ولايت انتصابي و مطلقه فقها نيز سازگار است و به امضاي شارع رسيده و حضرت علي عليه السلام آن را به رسميت شناخته است و از مصاديق بارز اهتمام به امور مسلمين شمرده مي شود، علاوه بر آن شارع براي مردم حقوقي را به رسميت شناخته که لازمه اعمال آنها برخورداري مردم از حق نظارت برحکومت است : اقامه عدل ؛ مواخذه حاکمان ؛ دفاع از خود؛ نصيحت کردن رهبران مسلمين و امر و نهي آنان ؛ تشويق حاکم نيکوکار و ملامت حاکم بدکار؛ سرپيچي از دستور حاکمان به گناه ، عزل حاکم (منتظرقائم ، ١٣٩٥، ٨٣).
از جمله اصول مهم در حکومت علوي پذيرش حق نقد و نظارت بر حکومت از سوي مردم است که در راستاي تحقق آن حضرت علي عليه السلام نه تنها بر اجراي اين اصل پافشاري ميکرد بلکه آن را از حقوق اساسي و بنيادين مردم ميدانست که چنانچه حاکمي از وظائف خود تخطي کرد به نقد او بپردازيد و اگر مؤثر نيفتاد به عزل او اقدام کنند.
طبق اصل بيست و چهارم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (نشريات و مطبوعات در بيان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشد)، يکي از طرق نظارت مردم بر حکومت و حکمرانان بيان انديشه ها در مطبوعات و رسانه هاي گروهي است .
به عبارت ديگر، در کنار نظارت هايي که در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است ، نظارتي اعمال شود که منتخب آن مردم باشند و بدون مصلحت انديشي و رقابت هاي سياسي بر اعمال حکومت و نهادهاي آن نظارت داشته باشد.