چکیده:
شخصیت منحصربهفرد پیامبر اکرم (ص) و تاثیر بیبدیل ایشان در پیدایی تمدن قدرتمند اسلامی از دیرباز توجه مسیحیت و نیز پژوهشگران غرب را به خود جلب نموده است. آباءکلیسا از همان آغاز به دلایل بسیاری پیامبری محمد (ص) و آموزههای آسمانی ایشان را انکار کردهاند و در خلال قرونوسطی تلاش بسیاری در جهت باژگون نمایاندن چهره ایشان در غرب صورت پذیرفت. با مرور زمان و تحولاتی که به دنبال عصر روشنگری در اروپا به وقوع پیوست، کموبیش حقیقت وجودی آن حضرت مانند آفتابی از پس ابرها برون افتاد و آثار علمی و واقعبینانهتری درباره سیره پیامبر (ص) تدوین شد. مطالعات خاورشناسان درباره سیره محمد (ص) در دورههای مختلف با رویکردهای مختلف انجامگرفته است، لکن تنها شمار اندکی از تالیفات غربی توانستهاند شخصیت جامع آن حضرت بهمثابه رهبر معنوی و نیز مقتدای سیاسی و اجتماعی مسلمانان را ترسیم نماید.
The unique personality of the Holy Prophet (PBUH) and his irreplaceable influence on the emergence of a powerful Islamic civilization has long attracted the attention of Christianity and Western scholars. The Church Fathers from the very beginning have denied the Prophet Muhammad (pbuh) and his heavenly teachings for many reasons, and during the Middle Ages many attempts were made to overthrow his image in the West. With the passage of time and the developments that took place in Europe following the Age of Enlightenment, more or less the truth of his existence came out of the clouds like a sun and more scientific and realistic works were compiled about the Prophet's biography. Orientalist studies on the life of Muhammad (pbuh) have been conducted in different periods with different approaches, but only a small number of Western writings have been able to depict his comprehensive personality as a spiritual leader as well as the political and social Muqtada of Muslims.
خلاصه ماشینی:
مطالعات خاورشناسان درباره سيره محمد(ص ) در دوره هاي مختلف با رويکردهاي مختلف انجام گرفته است ، لکن تنها شمار اندکي از تأليفات غربي توانسته اند شخصيت جامع آن حضرت به مثابه رهبر معنوي و نيز مقتداي سياسي و اجتماعي مسلمانان را ترسيم نمايد.
به همين دليل تا چند دهه پيش ، اسلام را «آيين محمدي ٣» ميخواندند (نصر، ١٣٨٥: ٤٦) و اين اصطلاحي بود که مسلمانان از آن ناراضي بودند (گيب ، ١٣٦٧: (22 گوستاو وايل ٤ (١٨٨٩-١٨٠٨ ميلادي) دانشمند آلماني، نخستين اثر عالمانه از شرح حال پيامبر(ص ) را در ١٨٤٣ ميلادي در کنار مطالبي درباره تاريخ قرآن منتشر نمود، پس از وي ويليام ميور٥ (١٩٠٥-١٨١٩ ميلادي) و والويس اشپرنگر٦ (١٨٧٨- ١٨١٢ ميلادي) نيز به تدوين سيره پيامبر(ص ) پرداختند.
گلدتسيهر يهودي که سال ها در مجامع اسلامي در مصر و سوريه حضور پيدا کرده بود، ظاهرا مطالعات گسترده اي در زمينه تاريخ ، حديث و قرآن انجام داده است ، اما وي نيز پيش فرض هاي ذهني و تعصب مذهبي خود را بر يافته هاي علمي ترجيح داد و جانب انصاف را در تحقيق رعايت نکرد و سعي نمود، واقعيات تاريخي را براساس نظريه پردازيهاي خود تحليل و تفسير بنمايد (بدوي، (520-519 :1377 گلدتسيهر در کتابي با عنوان «آيين محمدي »٣ ادعا ميکند احاديث پيامبر(ص ) و صحابه به عنوان منابع تاريخي معتبر نيستند، زيرا عموما در دوران امويان و عباسيان گزارش شده اند و درنتيجه توسعه و تکامل فقه و اصول عقايد مسلمانان به وجود آمده اند (١٩ :vol٢ ,١٨٩٠ ,Goldziher).