چکیده:
فضلالرحمان (1988 میلادی) یکی از برجستهترین محققان فلسفه اسلامی است. مضامین اصلی قرآن یکی از تألیفات مهم فضلالرحمان در رفع تقابل اسلام و دنیای مدرن است. رویکرد کلگرایانه این کتاب در برابر دو رهیافت دیگر قرار میگیرد؛ یکی شیوه بررسیهای تاریخی اغلب مستشرقان که هیچگاه قرآن را از زبان قرآن و با فرض وحیانی بودن آن نخواندهاند و تنها به وقایع تاریخی قرآن از منظری بیرونی و غیرِهمدلانه نگریستهاند یا در مطالعه واژگان قرآن به بررسی ادبیات عرب اکتفا کردهاند؛ دیگری شیوه بررسی آیه به آیه غالب مسلمانان که متضمن نگاهی جزءنگرانه و خارج از کلیت به آن است که سبب میشود مفاهیم و گرایشهای اصلی قرآن -که تکتک آیهها، درون آن کلیت معنا پیدا میکنند- در نظر گرفته نشود. درواقع این کتاب تلاشی است در جهت کاستیهای شیوههای مذکور در قرآنپژوهی.
Fazlur Rahman is one of the greatest researchers of the Islamic philosophy. The "MAJOR THEMES OF THE QUR'AN" is one of his most important essays to obviate the contrast between the Islam and modern world. The holistic attitude of this book is againts two other approaches; one of them is the way which most of orientalists historicaly evaluate the Quran, which means they never read it as an oracle book but they just concider the historical events of it with an outside and non-sympathetic perspective or how they suffice cheking the Arab literature when it comes to study the terms of Quran. The other one is the common muslims "line by line cheking" way that comprises a partial and non-holistic point of view which leads to neglect the basic consepts and orientations of Quran , which all of them make sense in that generality context. In fact this book is an effort in order to remark the defects of two mentioned ways in Quran study.
خلاصه ماشینی:
رويکرد کل گرايانه اين کتاب در برابر دو رهيافت ديگر قرار ميگيرد؛ يکي شيوه بررسيهاي تاريخي اغلب مستشرقان که هيچ گاه قرآن را از زبان قرآن و با فرض وحياني بودن آن نخوانده اند و تنها به وقايع تاريخي قرآن از منظري بيروني و غيرهمدلانه نگريسته اند يا در مطالعه واژگان قرآن به بررسي ادبيات عرب اکتفا کرده اند؛ ديگري شيوه بررسي آيه به آيه غالب مسلمانان که متضمن نگاهي جزءنگرانه و خارج از کليت به آن است که سبب ميشود مفاهيم و گرايش هاي اصلي قرآن -که تک تک آيه ها، درون آن کليت معنا پيدا ميکنند- در نظر گرفته نشود.
فضل الرحمان در پاسخ به بسياري از محققان غربي که به خاطر جهل و تعصب ، خداي تصويرشده در قرآن را مظهر قدرت مطلق و حتي بيرحم و ستمگر معرفي کرده اند و آنکه اين خدا، مستبدانه گروهي را به انحراف ميکشاند و گروه ديگر را هدايت ميکند و عده اي را بيدليل به جهنم و گروهي را به بهشت ميبرد، با انتقاد به اين ديدگاه غربيان ، معتقد است که حتي اعراب پيش از اسلام هم اين نگاه مغرضانه را نداشته اند (بقره : ٧، ١٤٢، ٢١٣ و ٢٧٢؛ ابراهيم : ٤؛ نحل : ٩٣؛ نور: ٣٥؛ قصص : ٥٦؛ روم : ٢٩؛ فاطر: ٨)، البته شکي نيست که خداوند ظالمان را هدايت نميکند و هرکه را بخواهد گمراه و حتي قلب برخي را «نفوذناپذير» ميسازد.
پس براي پيامبر(ص ) کاملا عادي است که از تمام جوامع انتظار داشته باشد همان طور که خود و پيروانش به تمام کتاب ها ايمان آورده اند، آنان نيز به قرآن ايمان بياورند (فضل الرحمان ، ١٣٩٧: ٢٠٣؛ ١٣٧-١٣٦ :١٩٨٠ ,Fazlur Rahman).