خلاصه ماشینی:
"سوای دلایل منطقی در یک مقیاس بزرگ،چه دلایلی شما را قادر میسازد که آن را تراروزا تشخیص دهید،کمااینکه در نگاه اول بهنظر میرسد با خاک سرخ(رس)اشتباه شود؛منظورم اینست که مثلا در این رابطه چه روشهای آزمایشگاهی را بهکار گرفتهاید؟ بروکس:تنها روش آزمایشگاهی بکار رفته،کانیشناسی رس بوده که دقیقا در خود مکان،نبوده بلکه در قسمتهای مجددا رسوبگذاری کردهء آن در زمینهای پست آبرفتی انجام گرفته است.
شولز:اگر با توجه به توالی آبرفتی،خاکهای هولوسن میانی و فوقانی در تحقیق شما را درنظر بگیریم،آیا این امکان وجود ندارد که خاک مزبور تنها مادهء خاکی حاصل دامنههاست که دچار فرسایش شده و در خلال مدت بسیار کوتاهی مجددا رسوب کرده است و دوباره برخی از فرآیندهای خاکسازی آنرا تحت تأثیر قرار داده باشد؟ (بهنحویکه این خاک فقط میتوانسته دورهء بسیار کوتاهی از توالی آبرفتی را دربربگیرد نه دورهای طولانیتر از زمان توسعهء واقعی خاک را)؟ بروکس:اینجانب اطمینان ندارم که افراد مختلف چه روشی را برای شناسایی این فرآیندها و یا منشأ آنها بهکار میبرند.
آیا این امکان وجود نداشته که گراول و سری خاکها و آبرفتهای دانهریز بعدی نشانگر پرشدگی جدیدتر و موردنظر ویتافینزی در دورهء مرطوب و سرد باشد که بهوسیلهء مراحل گرمتروخشکتر منطبق با تغییرات اقلیمی در دورهء پسازامپراطوری رو و عصر کوچک یخ بههمخورده باشد؟ بروکس:گمان نمیکنم لازم باشد که در ارتباط با گراولها مسئلهء عصر کوچک یخچالی را برای آنچه که حاصل یک هفته فعالیت(سیلابی)بوده بهمیان آورد؛بهعنوان مثال،تحقیقات انجام گرفته در کلرادو(آمریکا)نشان داده که سیلابها بندرت در یک دورهء درازمدت میتوانند اثراتی به عظمتواهمیت پدیدههای یک مدت زمان کوتاه بهوجود آورند."