چکیده:
این پژوهش مردمنگارانه که در بین معتادهای کارتنخواب دروازهغار تهران انجام شده، به دنبال آن است که تمایل برخی از معتادها به بیخانمان شدن را بکاود. برخلاف تصورهای مرسوم که علت بیخانمانی معتادها را به مسائل اقتصادی یا حمایتی ربط میدهند، من بر تولد فرهنگ جدیدی تمرکز میکنم که تولیدکنندهی مقولههای معنایی و هیجانی منفی نسبت به معتادهاست. خشونت فرهنگ از خانواده آغاز میشود، با این تصور که معتاد شدنْ خانواده را بیآبرو و بدنام میکند. معتادها در برابر این فرهنگ جدید مجبور میشوند بی- خانمان شوند، خودشان بدنام شوند تا خانواده از بدنامی رهایی یابد. خشونت فرهنگ به خویشان، مردم عادی و دولت گسترش مییابد، با این پنداشت که معتادها آدمهای بیارزشی هستند و حتی جامعه را تهدید میکنند. برای همین، خشونت فرهنگ جدید صرفاً در حد نمادین باقی نمیماند و اِعمال یک خشونت فیزیکی تمامعیار بر معتادها را مشروع میسازد، از کتک زدن تا کشتن. تولد این فرهنگ جدید در ایران معاصر عیانگر آن شکلی از اقتصاد اخلاق است که در آن گروههایی از افراد جامعه، بنا بر متفاوت بودن و فاصله گرفتن از جامعه، تحت انواع خشونتها قرار میگیرند. تولد این فرهنگ جدید در ایران معاصر عیانگر آن شکلی از اقتصاد اخلاق است که در آن گروههایی از افراد جامعه، بنا بر متفاوت بودن و فاصله گرفتن از جامعه، تحت انواع خشونتها قرار میگیرند.
This Ethnographic Research which has done among the homeless drug users of Darvazeh Ghar neighborhood in Tehran, investigates the desire of some of them to becoming homeless. Against conventional views that relate the homelessness of drug users to economic and patronage issues, I concentrate on the birth of a new culture which produces negative intellectual and emotional categories about addicts. The violence of culture starts from family, with the notion that becoming drug user stigmatizes the family and erases its reputation and face. Then, the addicts have to become home-less, stigmatized, for the family free of stigmata. The violence of culture extends to the relatives, public and state, with the notion that the drug users are worthless people and even threaten the society. Therefore, this new violence of culture doesn’t remain on the symbolic level and legitimates a total physical violence against addicts, from beating to killing. The birth of this new culture in contemporary Iran discloses that kind of moral economy in which some groups, those are different and in distance with society, goes under violence. The birth of this new culture in contemporary Iran discloses that kind of moral economy in which some groups, those are different and in distance with society, goes under violence.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه علمي جامعهشناسي فرهنگ و هنر دوره چهارم ، شماره دوم، تابستان ١٤٠١، صفحات ٢٣-١ مقاله پژوهشي خشونت فرهنگ و بيخانمان شدن: پژوهشي مردمشناختي در ميان معتادها در دروازهغار تهران *1 اصغر ايزدي جيران ١.
تاريخ دريافت: ٢٧ مهر ١٤٠٠ تاريخ پذيرش: ١٢ تير ١٤٠١ تاريخ انتشار: ٢٦ تير ١٤٠١ چکيده اين پژوهش مردمنگارانه که در بين معتادهاي کارتنخواب دروازهغار تهران انجام شده، به دنبال آن است که تمايل برخي از معتادها به بيخانمان شدن را بکاود.
خشونت فرهنگ به خويشان، مردم عادي و دولت گسترش مييابد، با اين پنداشت که معتادها آدمهاي بيارزشي هستند و حتي جامعه را تهديد ميکنند.
خشونت فرهنگ و بيخانمان شدن 4 & چيزي که براي اين بيخانمانها مفت و در دسترس است، همين آشغالها هستند.
٥- خيلي براي خانوادهام سنگين بود يونس به سولماز گفت: »دوا موا نداري؟« »نه«.
شروع به قدم زدن در کوچهها کرديم و سولماز بيشتر از خودش گفت: »چون مصرف مواد براي خانوادهام خيلي سنگين بود، سر همان کارتنخواب شدم.
خشونت فرهنگ و بيخانمان شدن 8 & سولماز ادامه داد: »مسکنم جاي ديگري بود.
آمدم ديدم مردم و محلهها همه دارند آزادانه مصرف ميکنند و اين خيلي لذتبخش بود.
خشونت فرهنگ و بيخانمان شدن 9 & ٦- »اردوگاه« شفق فرهنگ ترور از سکوت و اسطوره تغذيه ميکند - مايکل تاسيگ )١٩٨٤: ٤٦٩( از سولماز پرسيدم: »قصدي براي ترک کردن داري؟« يونس پيشدستي کرد: »انگيزهاش نيست.
« »يعني اين مسئله تبديل به منبع درآمدي براي دولت شده؟« يونس جواب داد: »عجيب!« سولماز با تکان دادن سرش تأييد کرد: »ببين!