چکیده:
امروزه مسئولیتپذیری اجتماعی ازجمله مهمترین عناصر فلسفه وجودی سازمانها است مسئولیتپذیری اجتماعی را قبول مسئولیت یک سازمان به رفتار اجتماعی مسئولانه معنی میکنند که این رفتار پاسخ مطلوبی به تقاضای جامعه و گروههای نفوذگذار آن است.هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به ادراک معلمان و مدیران از مفهوم مسئولیتپذیری اجتماعی است. مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونهگیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرفنگر با 18نفر از معلمان و مدیران سطح شهر سنندج انجام گرفت که حداقل سه سال از اشتغال آنها (تدریس و مدیریت در مدارس) در سازمان آموزشوپرورش گذشته بود. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمهساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل متن مصاحبهها با روش دیکلمن و همکاران (1989)صورت پذیرفته است.یافتههای حاصل از ادراک مسئولیتپذیری توسط معلمان و مدیران مورد نظر بوده است که شامل 47 مضمون فرعی و 7مضمون اصلی که شامل: مسئولیتپذیری نسبت به سازمان، مسئولیتپذیری نسبت به مسائل اجتماعی، مسئولیتپذیری در قبال نقشهای مختلف اجتماعی دانشآموزان، مسئولیتپذیری نسبت به والدین، مسئولیتپذیری در قبال گروه، مسئولیتپذیری اخلاقی و مسئولیتپذیری فردی میباشد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر می-تواند برای مسئولان آموزش و پرورش و سایر پژوهشگران علاقهمند در این حوزه مورد استفاده قرار گیرد و تصویری روشن از ادراکات معلمان و مدیران را از مفهوم ارائه نماید.
Today, social responsibility is one of the most important elements of the existential philosophy of organizations. Social responsibility means accepting the responsibility of an organization to socially responsible behavior, which is a desirable response to the demands of society and its influential groups.The purpose of this study is to achieve the perception of teachers and administrators of the concept of social responsibility. The present study was conducted in a qualitative and phenomenological manner by purposive sampling and through in-depth interviews with 18 teachers and principals in Sanandaj, of whom at least three years (teaching and management in schools) had passed in the Education Organization.The interview data collection tool was semi-structured. The analysis of the text of the interviews has been done by Dickelman et al. (1989) method. Which includes 47 sub-themes and 7 main themes which include:Responsibility to the organization, responsibility to social issues, responsibility to the various social roles of students, responsibility to parents, responsibility to the group, moral responsibility and individual responsibility. The results of the a present study can be used for education officials and other researchers interested in this field and provide a clear picture of the perceptions of teachers and principals of the concept.
خلاصه ماشینی:
درواقع اکثريت مشارکتکنندگان مفهوم مسئوليتپذيري اجتماعي را بيشتر در احساس مسئوليت در قبال شغل، احساس تعلق به کار و انجام کار در عمل به نحو احسن ميدانستند که معلمان و مديران در ابتدا بايستي شناخت مطلوبي از وظايف شغلي خود داشته باشند و بعد شغل يا پست سازماني خود را قبول کنند مثل معلمي باسابقه که چندين سال پشت سر هم در کلس درس تدريس داشته است و تجربه و توانايي کافي درزمينه ي مديريت ندارد و فقط به دليل وجود سابقه پست مديريت را قبول ميکند ممکن است که نتواند به وظايف شغلي به نحوه احسن عمل کند همچنين بر اين باور بودند که در انجام وظايف گروهي بايد نقشهاي خود را قبول کنند و در ارتباط با همکاران اخلق کاري و توازن را رعايت کنند.
همچنين بر اين باور بودند که در انجام وظايف گروهي بايد نقشهاي خود را قبول کنند و در ارتباط با همکاران اخلق کاري و توازن را رعايت کنند بهگونهاي که يکي از مديران که چندين سال سابقه شاغل بودن در پست معلمي را نيز داشت اين گونه بيان ميکرد: »وقتي که معلمي در گروه قرار ميگيرد، با ديگران در ارتباط است، بنابراين نقشهايي را مي پذيرد يا نقشهايي به او تحميل ميشود پس در قبال اين نقشها مسئوليت دارد و با وظايف خود را بهدرستي انجام دهد، به نظر بنده مسئوليتپذيري براي همهکس است و کسي از اين قاعده مستثنا نيست.