چکیده:
در دنیای امروز ، تساهل و مدارا دو مقولة مهم در بهبود روابط فردی ، به شمار می روند. مدارا نوعی توانایی و تعهّد به شناخت ، احترام و مشارکت کردن، گفتگو و توافق با کسانی است که متفاوت هستند و تساهل تحمّل کردن دیگران و در واقع حمل تفاوت هایی است که ما در رابطه با دیگران احساس می کنیم. شعر معاصر ایران مملوّ از مولفه هایی است که در صدد ترویج و تبیین این دو واژه ی دانش جامعه شناسی است و در این میان شعر شهریار سهم عمده ای را بر عهده دارد. در این نوشتار ، پس از آشنایی با مفاهیم تساهل و مدارا و مصادیق آن در متون دینی و ادبی، به بازتاب آن در شعر شهریار بپرداخته شد و بعد از تجزیه و تحلیل قرار داده و عوامل برجستهی این اصل مهم ریشهیابی گردید. این نوشتار با در نظر گرفتن شاخصهای مهم مدارا و تساهل، به بررسی آن دسته از اشعار شهریار پرداخته که در آنها به این مقوله توجه نشادن داده شد. با مطالعة آثار شهریار از این دیدگاه ، روشن میشود که در شعر او، دعوت به تساهل و مدارا با دشمن ، صلح و سازش با همه، وفاداری، خلق نیک، شکرگزاری، مهر و محبّت، شفقت، کرم، احسان و صبر، یاری کردن دیگران و حس مسئولیت و انواع مولّفههای سرمایة اجتماعی ، از جمله ی برجستهترین مولّفههای مدارا و تساهل به شمار میروند. با توجّه به یافتههای پژوهش، میتوان گفت مقتضیّات عصر شاعر و ویژگیهای روحی و شخصیّتی شاعر ، در شکلگیری دیدگاه او نسبت به مقولة مدارا و تساهل بسیار موثّر بوده است.
خلاصه ماشینی:
با مطالعۀ آثار شهریار از این دیدگاه ، روشن می شود که در شعر او، دعوت به تساهل و مدارا با دشمن ، صلح و سازش با همه ، وفاداری ، خلق نیک ، شکرگزاری ، مهر و محبّت ، شفقت ، کرم ، احسان و صبر، یاری کردن دیگران و حس مسئولیت و انواع مؤّلفه های سرمایۀ اجتماعی ، از جمله ی برجسته ترین مؤّلفه های مدارا و تساهل به شمار می روند.
مقاله ی گونه شناسی مدارا، نوشتۀ علی عسگری و محمود شارع پور، در این مقاله بر اساس یک نمونه ٢٢٠ نفره از دانشجویان دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه تهران و علامه طباطبایی به بررسی میزان مدارا ( شامل سه نوع مدارا ی رفتاری، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی ) پرداخته شده است .
شاعر برای اثبات این سخن که وفاداری نسبت به وطن یکی از مهم ترین شاخص های وفاداری است ، مثال زیر را میآورد و بیان میدارد که گوهر نابی که در دریای عمان به عمل آمده ، در هیچ شرایطی هرگز وطن و خاستگاه خود را فراموش نمیکند و وفا به سرزمین خود را سرمشق خود قرار میدهد : گرچه در اشک یتیمانۀ خود غرق شود گوهر آن نیست که از یاد برد عمان را (همان ).
شهریار شعر وی را یکی از مهم ترین ابزاری میداند که با گسترش عدل و داد ، قصد برقراری مدارا در میان مردم دارد : گر در این آستانه راه نبود اهل دل را پناهگاه نبود (همان ).