چکیده:
نزاع تاریخی جبهه حق و جبهه باطل، از آغازین حضور انسان شکل گرفته است. یک طرف «دین الهی» و سویه دیگر، جبهه باطل اعم از دستگاه شیطان تا صف بلند منافقین، کفار، مشرکان، نظام سلطه و غیره. هرچند ابزارها و روشهای دشمن در ادوار تاریخی تغییر کرده اما هدف و محتوای آن هماره ثابت بوده است: برچیدن جبهه حق در هر قالب فردی و اجتماعی. «نفوذ راهبردی» از جمله مهمترین تهدیدات نرم علیه حاکمیت جبهه حق و نظام دینی است. پژوهش حاضر – که به نگره روزآمدی و کارکردیسازی معارف دینی یاری میرساند - شناسایی عمدهترین روشهای «نفوذ راهبردی» دشمن در نظام دینی از منظر آموزههای قرآنی – روایی است. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی به «روش کتابخانهای» و مبتنی بر «تفسیر اجتهادی» با گرایش «تفسیر موضوعی» است که تلاش میکند در کنار شناسایی شیوهها، برای آنها معادلیابی تطبیقی، تحلیل محتوا و مفهومسازی نماید. پژوهش نشان میدهد دشمنان در فرآیند «نفوذ راهبردی» که عمدتاً بر پایه جنگ شناختی – ادراکی استوار است ابعاد بینشی، نگرشی، انگیزشی، منشی و کنشی نظام دینی را در سطوح مختلف ساختار، رهبری، حاکمان، نخبگان و خواص و تودم مردم هدف تهاجم قرار میدهند.حاصل پژوهش بیانگر آن است که برپایه آموزههای قرآنی – روایی، دشمنان در راستای «نفوذ راهبردی» از شیوههای مختلف و پیچیدهای همانند «احتناک»؛ «اجلاب»؛ «استحفاظ»؛ «استحواذ»؛ «استفزار»؛ «انساء»؛ «اضلال»؛ «اغواء»؛ «القاء»؛ «تخویف»؛ «تحریف»؛ «تزیین»؛ «تسلط»؛ «تسویل»؛ «تضلیل»؛ «تطمیع»؛ «تطویع»؛ «تهدید»؛ «خدعه»؛ «کید»؛«مس»؛ «نزغ»؛ «وحی»؛ «وسوسه» و... بهره میجویند که متناسب با شرایط، اقتضائات و جامعه هدف، گاه از تاکتیکهای موردی و در بسیاری موارد از روشهای ترکیبی استفاده میشود. پیداست که نتیجه چنین هجمهای، «فریب راهبردی» و «استحاله نظام دینی از درون» خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
با این وصف میتوان گفت «نفوذ راهبردی» گونه ای از جنگ نرم است که با حضور در سطوح مختلف نظامات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مؤلفه ها و ارزش های بنیادین یک حاکمیت [دینی]٥ را در ابعاد بینشی ، نگرشی و کنشی ٦ هدف قرار میدهدو با جابه جایی هنجارها، ضابطه ها، اصول و همچنین تهیسازی [دگردیسی سیرت با حفظ صورت ] و جانشین سازی، معماری نرم افزارانه ، ٥.
عمده ترین این تاکتیک ها که بلندمدت و عمیق و با هدف «نفوذ راهبردی» و در راستای «جنگ شناختی» (عملیات اداراکی)، «فریب استراتژیک »، «عملیات روانی»، «دیپلماسی عمومی» و «دیپلماسی مشاهیر» در سطوح مختلف رهبری، حاکمان ، نخبگان و مردم است ؛ عبارت اند از: «احتناک»؛ «اجلاب »؛ «استحفاظ »؛ «استحواذ»؛ «استفزار»؛ «انساء»؛ «اضلال »؛ «اغواء»؛ «القاء»؛ «المام »؛ «تخویف »؛ «تحریف »؛ «تزیین »؛ «تسلط »؛ «تسویل »؛ «تضلیل »؛ «تطمیع »؛ «تطویع »؛ «تغریر»؛ «تفتین »؛ «تمنی»؛ «تهدید»؛ «تلبیس »؛ «خدعه » (خداع )؛ «دعوت »؛ «کید»؛ «لمز»؛ «مس »؛ «مشارکۀ»؛ «نزغ »؛ «نفثات »؛ «وحی»؛ «وسوسه »؛ «وعده »؛ «وعید»؛ «ولایت »؛ «همز» است که در ادامه به شرح و فرانمان آن ها پرداخته میشود برخی از مهم ترین تاکتیک های متناسب با جنگ شناختی و نفوذ راهبردی از منظر آموزه های قرآنی – روایی پرداخته میشود: ٤-١- احتناک ٢٢.
تفسیر غریب القرآن (ابن قتیبه )؛ اول ، دار و مکتبۀ الهلال : بیروت .