چکیده:
یکی از مباحث مهم در زندگی انسان معاصر، مسئله «معنای زندگی» است. لیکن در اینکه مقصود از «معنای زندگی» چیست اختلافات فراوانی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی کاربردهای گوناگون «زندگی» و «معنا»، مقصود از ترکیب «معنای زندگی» را روشن سازد. در این مقاله به روش تحلیلی ـ توصیفی، معانی گوناگون «زندگی» و «معنا» استقرا و گفته شده که ترکیب اضافی «معنای زندگی» با کدامیک از این معانی سازگار است. بعضی مقصود از آن را «کارکرد زندگی» و بعضی «هدف زندگی» و بعضی دیگر «ارزش زندگی» میدانند. پس از توضیح این سه معنا، بیان شده که مقصود از «معنای زندگی»، «ارزش زندگی» است و مقصود از «ارزش»، «کمال» است. بعد از توضیح کمال، این واژه به دو قسم حقیقی و پنداری تقسیم و گفته شده که هر دو کمال در معنای زندگی محل بحث است. بنابراین مقصود از «معنای زندگی»، «ارزش و کمال زندگی» است، اعم از اینکه کمال واقعی باشد یا کمال پنداری.
One of the important issues of contemporary human life is the "meaning of life". Yet there are many disagreements on the intention of "meaning of life". The purpose of this research is to clarify the term "meaning of life" by examining the different applications of the words "life" and "meaning". The different meanings of "life" and "meaning" have been induced in this article, using an analytical-descriptive method, and it is stated that the genitive case "meaning of life" is compatible with which one of these meanings. Some believe it means the "function of life", some say it is the "purpose of life" and others say it is the "value of life". Explaining the three mentioned meanings, I have stated that the intention of the “meaning of life" is the “value of life" and the meaning of "value" is "perfection". I have first explained perfection in this article, then divided it into two types of real and suppositional perfections, and said that both perfections are to be discussed in the „meaning of life‟. Therefore, the “meaning of life" means "the value and perfection of life", regardless of whether it is a real or a suppositional perfection.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله با استقرای کاربردها و استعمالات «زندگي» و «معنا»، گفته شده که مقصود از «معناي زندگي»، «ارزش زندگي» است و با تحليل مفهوم «ارزش»، بر اين نکته تأکيد شده که ارزش صرفاً به معناي مطلوبيت نيست، بلکه ارزش به معناي «کمال» بهکار رفته است، اعم از کمال حقيقي يا پنداري.
نکتهاي که اينجا بايد بدان توجه شود اين است که براي انتزاع مفهوم «کارکرد» نيازي به وجود و تحقق مجموعه بزرگتر نيست، بلکه اگر مجموعه بزرگتر مفروض گرفته شود، ميتوان از کارکرد شيء در مقايسه با کل مفروض بحث کرد.
بنابراين، بحث از «معناي زندگي» تنها شامل معناي زندگي انسان ميشود و ديگر موجودات حي را دربر نميگيرد.
معناي زندگي انسان به معناي هدف خداوند از زندگي انسان گاهي مقصود از «هدف زندگي» انسان اين است که بر فرض وجود خالق حکيم براي انسان و جهان، هدف خالق از خلقت جهان به شکل عام و انسان به صورت خاص چيست؟ اين سؤال گرچه در مباحث کلامي و فلسفي مهم است، اما هنگامي ميتواند معنابخش زندگي انسان باشد که انسان نيز اين امر را در نظر گرفته باشد و براي محقق کردن آن تلاش کند.
به عبارت ديگر اگر مقصود از «معناي زندگي» چيزي است که موجب جلب رضايت الهي شود، و انسان به دنبال تحقق آن باشد، ذيل مبحث «هدف و ارزش زندگي انسان» بايد از آن بحث شود.
بااينهمه، به نظر ميرسد اين نیز مقصود از بحث «معناي زندگي» نيست؛ زيرا همه انسانها و همه افعال اختياري آنها داراي هدف و معناست.
هرجا مقصود از «معناي زندگي» هدف زندگي است، بايد به نحوي از ارزش نيز بحث شود.