چکیده:
حسن حنفی از متفکران روشنفکر معاصر مصر، دارای نظریه خاصی درباره هرمنوتیک متن به نام «نظریه تفسیر» است. این نظریه بر تاثیر پیش فرضهای مفسر در تفسیر، نسبی گرایی و قرایتهای مختلف از دین مبتنی است. پشتوانه فکری حنفی در نظریه پردازی از مکاتبی چون پدیدارشناسی، اومانیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم و رویکرد تاریخی-تمدنی و نومعتزله به عاریت گرفته شده است. از نظر او هرمنوتیک همان علم تاویل است و متن صورت مجردی است که نیاز به مضمونی دارد که آن را پر کند؛ از این رو ما مضمون معاصری را برای متن قرار میدهیم. حنفی با این قرایت هرمنوتیکی میخواهد به ارکان ایمان و اسلام مسلط شده، به بازخوانی علم کلام بپردازد. تفسیر او تفسیر تجربی زنده مشترک میان مفسر و خواننده است که متوقف بر غایت، روش و نیازهای مفسر میباشد؛ همچنین بر نیازها و مطالبات مردم تمرکز و بر ابراز حق اغلب مردم تکیه کرده، اولویت را به واقعیت و تاریخ میدهد. به تفکر التقاطی و گزینشی حنفی انتقادهای جدی و بنیادینی وارد است که در این مقاله به آن میپردازیم. در این نوشتار بر خلاف پژوهشهای پیشین که اغلب بر گزارش و روش شناسی اندیشههای نوگرای حنفی در بازسازی میراث اسلامی متمرکز شدهاند، با روش توصیفی و تحلیل مفهومی و گزارهای به تبیین و نقد رویکرد هرمنوتیکی حنفی در تفسیر قرآن پرداخته میشود.
Hassan Hanafi, one of the contemporary Egyptian intellectual thinkers, has a special theory about the hermeneutics of the text called the "theory of interpretation". This theory is based on the effect of the commentator's assumptions on the interpretation, relativism, and different readings of religion. Hanafi’s intellectual support in theorizing has been borrowed from schools such as Phenomenology, humanism, Marxism, Socialism, and the historical-civilizational and neo-Mu'tazilite approaches. In his view, hermeneutics is the science of interpretation, and the text is an abstract form that needs a theme to fill it; Hence we place a contemporary theme for the text. With this hermeneutic reading, Hanafi wants to master the pillars of faith and Islam and re-read theology. His interpretation is a live empirical commentary and common between the interpreter and the reader that focuses on the interpreter's purpose, method, and needs. It also focuses on the needs and demands of the people and relies on the expression of the rights of most people, giving priority to reality and history. There is a serious and fundamental critique of Hanafi eclectic and selective thinking, which we will discuss in the following article. In contrast to previous research, which has often focused on the reporting and methodology of modern Hanafi ideas in the reconstruction of Islamic heritage, this article explain and critique the Hanafi hermeneutic approach in interpreting the Qur'an with descriptive method and conceptual propositional analysis.
خلاصه ماشینی:
با اين حال حنفي براي گريز از اتهام تشـابه به ديدگاه هاي غربي ها نام ديدگاه خود را «نظريه تفسـير» نهاده و معتقد اسـت هر عصر و نسلي فهم خاص خود را براي متون دارد و هيچ کس نمي تواند ديگري را ملزم به فهم متن کند؛ زيرا معرفت نســبي اســت .
با اين حال بايد به اين نکته توجه داشت که حنفي در برخي مبـاني معرفتي بـا معتزلـه همفکري دارد نـه در تمـامي آنهـا؛ زيرا وي همچون همفکران نومعتزله اش در مسـائلي مانند تعريف عقل ، نوع نگرش به دين و روش فهم نصـوص ديني با معتزله اختلاف جدي دارند؛ چنان که عقل در نگاه طبقۀ متأخر نومعتزله ، مستقل از وحي و خودبنياد غربي است که همۀ آموزه هاي دين با آن سنجيده مي شود (ميراحمدي و حسيني ، ۱۳۹۸، ص ۱۰۸).
تـأکيـد حنفي بر عقل گرايي و عقل محوري اعتزالي تا اندازه اي اســت که به بازخواني علم کلام مي پردازد و ديـدگـاه او در مقولاتي مثـل وحي ، نبوت ، معجزه بـاوري، معاد، ايمان و عمل و امامت آشـکار اسـت ؛ براي نمونه دربارٔە وحي و نبوت چنين مي نويسد: «در موضوع هاي سمعي ظني که وجدان و آگاهي فرهنگي مردم را مي سازد، نيز مي توان قدرت انتخاب ميان گزينه ها را زنده کرد و بازيافت ؛ به طور مثال درباره نبوت مي توان احکام ســه گانه عقل درباره آن را طبق مراحل تکامل بشـريت و پيشـرفت آگاهي انسـاني جاري دانسـت .