چکیده:
بیان مسئله: مبحث فرم و معنا همیشه در روند شکلگیری اثر هنری جزو لاینفک مبانی هنر بوده است. همانطور مولانا در داستان «رومیان و چینیان» به ارتباط ظریف میان فرم و معنا از نظرگاهی عارفانه پرداخته است. از دیگر سو، اثر «آینۀ آسمان» آنیش کاپور که بهعنوان اثری حجمی در هنر معاصر از جایگاه ویژهای برخوردار است، در مقایسه با دیدگاه مولانا دارای نقاط مشترکی است و پژوهش حاضر درصدد است تا به آنها بپردازد و این مهم را بررسی کند که چگونه و با چه زبان مشترکی، فرم و معنا در این آثار که در تقابل تاریخی بسیار زیادی هستند، مورد مطالعه قرار میگیرد؟هدف: مولانا به مقولۀ معنا نگاهی بسیار فراتر از زمان خویش داشته است؛ همین ویژگی باعث شده است که به زبان هنر معاصر بسیار نزدیک باشد. لذا پژوهش حاضر درصدد است که با مقایسۀ ارزش معنا در داستان « مراء کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی » مولانا و «آینۀ آسمان» آنیش کاپور به مفهومی جدید دست یابد، به نوعی که با زبان هنر معاصر نیز در ارتباط باشد.روش پژوهش: پژوهش حاضر بهصورت توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است و با مراجعه به منابع کتابخانهای، مفاهیم فرم و معنا در هنر معاصر و جایگاه و رابطه آنها را در اندیشۀ و عرفان اسلامی بیان کرده است.یافتهها: یافتهها نشان داد داستان « مراء کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی » و اثر «آینۀ آسمان» در اهمیت نقش معنا تا آن اندازه کوشیدهاند که حتی منجر به حذف فرم نیز گردیده است. این دو اثر تا حد بسیار زیادی از لحاظ فرم به یکدیگر نزدیکاند، اما زبان معنایی آنها با توجه به بستر زمانی که در آن قرار گرفتهاند نسبت به یکدیگر متفاوت است.
Problem Definition: The issue of form and meaning has always been an integral part of the foundations of art forming an artwork. Also, Rumi has discussed the subtle relationship between form and meaning in the story of «Romans and Chinese» from a mystical point of view. On the other hand, Anish Kapoor's «Mirror of the Sky» , which has a special place in contemporary art as a large-scale work, has common points compared to Rumi's point of view. The present research tries to address these points and investigate the significance of how and with what common language, form and meaning are studied in these works, which are in many historical contrasts?
Objective: Rumi attended to the subject of meaning far beyond his time. This feature has made it very close to the language of contemporary art. Therefore, the current research is trying to achieve a new concept by comparing the value of meaning in the story «the Romans and Chinese Argument on the Painting Science» by Rumi and «The Mirror of the Sky» by Anish Kapoor, in a way that is also related to the language of contemporary art.
Research Method: The current research has been conducted in a descriptive-analytical method and, by referring to library sources, it has expressed the concepts of form and meaning in contemporary art and their place and relationship in Islamic thought and mysticism.
Results: The results showed that the story of «the Romans and Chinese Argument on the Painting Science» and the work of «Mirror of the Sky» have tried to highlight the importance of meaning so much that it has even led to the removal of form. These two works are very close to each other in terms of form, but their semantic language differs from each other according to the context of the time in which they are placed.
خلاصه ماشینی:
از دیگر سو، اثر «آینۀ آسمان » آنیش کاپور که به عنوان اثری حجمی در هنر معاصر از جایگاه ویژه ای برخوردار است ، در مقایسه با دیدگاه مولانا دارای نقاط مشترکی است و پژوهش حاضر درصدد است تا به آن ها بپردازد و این مهم را بررسی کند که چگونه و با چه زبان مشترکی، فرم و معنا در این آثار که در تقابل تاریخی بسیار زیادی هستند، مورد مطالعه قرار میگیرد؟ هدف : مولانا به مقولۀ معنا نگاهی بسیار فراتر از زمان خویش داشته است ؛ همین ویژگی باعث شده است که به زبان هنر معاصر بسیار نزدیک باشد.
لذا پژوهش حاضر درصدد است که با مقایسۀ ارزش معنا در داستان « مراء کردن رومیان و چینیان در علم نقاشی » مولانا و «آینۀ آسمان » آنیش کاپور به مفهومی جدید دست یابد، به نوعی که با زبان هنر معاصر نیز در ارتباط باشد.
نوشتار حاضر با توجه به اهمیت این دو نگاه که از دو بازة زمانی با فاصلۀ بسیار از یکدیگر شکل گرفته است ، به پرسش های زیر میپردازد: که چه ارتباطی میتواند میان نگاه مولانا به طبیعت در اثر رومیان و نگاه آنیش کاپور در اثر آینۀ آسمان وجود داشته باشد؟ و تقابل فرم و معنا را در هر کدام از این آثار، با توجه به بستر زمانیای که در آن قرار گرفته اند، چگونه میتوان مورد بازخوانی قرار داد؟ روش پژوهش روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به شیوة کتابخانه ای گردآوردی شده است و سپس داده های حاصل از آن ، که مشتمل بر طیف گوناگونی از نظریات اندیشمندان و منتقدان هنری است ، به روش کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.