چکیده:
مسئلۀ کاربرد برابرهای مصوب در متون و مسائل مربوط به آن به همان اندازۀ تولید آنها در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دیگر نهادهای رسمی یا غیررسمی اهمیت دارد؛ چراکه واژگان تا زمانی که در متن و بافت جایگیر نشوند، نهتنها درجۀ کاربردپذیری و قابلیتهای زبانشناختی و معناشناختی آنها آشکار نمیشود، بلکه میزان درک کاربر نیز از آن واژه و سطح دانش زبانی وی پوشیده میماند. همچنین، با بررسی این موضوع، متون نیز از نظر اصالت و درستی ساختار سنجیده میشوند. از زمانی که کاربرد برابرها در کتابهای درسی در دستور کار سازمان تألیف و برنامهریزی آموزشی قرار گرفت، تحقیق در باب کمیت و چگونگی این امر نیز توجه پژوهشگران را به خود معطوف کرد. این تحقیق به منظور نشان دادن برخی اشکالات موجود در کتابهای درسی در زمینۀ کیفیت کاربرد این برابرها و نگاهی اجمالی به کمیت این امر انجام شده است. متون پژوهش شامل کتابهای دورۀ ابتدایی و دورههای اول و دوم متوسطه شاخۀ نظری چاپ 1400 است. روش پژوهش بر پایۀ مطالعه و بررسی محتوای متون از جنبههای مختلف شکلی، زبانشناختی، معنایی و آموزشی این برابرها در کتابها و دریافت اشکالات و علل بروز آن است. هدف از این بررسی، پالایش زبان فارسی از آسیبهای ناشی از نفوذ واژگان بیگانه و خطاهای کاربردی است؛ مانند بافت نامناسب، واژۀ بیگانه نامناسب، ساختارهای مقولهای نادرست، حشو، کاربرد نادرست مصوبات. از این رو، بنا بر یافتههای این تحقیق، بیشتر اشکالات در زمینۀ مناسبات همنشینی بین واژگان و نیز ناهماهنگی در استفاده از طرز صحیح درج برابرها در کتابها بوده است. از منظر کمّی نیز این موارد بیشتر شامل واژگان عمومی و با مفاهیم انتزاعی است تا واژگان تخصصی و عینی. بنابراین، لازم است که بیشتر کتابهای درسی در دایرۀ توجه از نظر کاربرد مناسب این گروه از برابرها قرار گیرند. این مطالعه به هموارسازی مسیر کاربرد مصوبات در زبان فارسی و روانسازی آن، چه د زمینۀ انتخاب واژه چه در زمینۀ متناسبسازی بافتار، در کتابهای درسی یاری خواهد رساند.
The use of dictated words in texts and related issues is as important as their production in the Academy of Persian Language and Literature and other formal or informal institutions. As long as words are not put into the text, their usability, linguistic and semantic capabilities are not revealed, and the user does not understand the word as well. Moreover, his level of linguistic knowledge remains hidden in the case of not applying the words. Also, on the other hand, texts are measured in terms of structure originality by word replacement. Since the use of equals in textbooks has been on the agenda for reviewing the Educational Writing and Planning Organization, research on the quantity and quality of that use has received the attention of researchers. This research concentrates on some of the problems in textbooks regarding using of these words and their quantity. The research texts include the books of the elementary course and the first and second years of the theoretical branch of the 1400 edition. The research method is based on studying and examining the content of texts from different aspects of form, linguistics, semantics, and teaching of these equivalents in books and finding out the problems and causes of its occurrence. The purpose of this study is to refine the Persian language from the harms caused by the influence of foreign words and applied errors; Such as inappropriate context, inappropriate foreign word, incorrect category structures, ambiguity, redundancy, and incorrect application of dictated words. Therefore, according to the findings of this study, most of the problems are in the field of syntactic relations between words and also the inconsistency in using the correct way of inserting equals in books. From a quantitative point of view, these cases include more general words with abstract meanings than specialized and objective words. Therefore, it is necessary to review most textbooks for proper use of this group of equals. This study will help to smooth the path of the use of dictated words in Persian language and its fluency, both in the field of word selection and in the field of contextualization, in textbooks.
خلاصه ماشینی:
تاريخ دريافت مقاله : ١٤٠٠/٠٩/٢٢ ؛ تاريخ پذيرش مقاله : ١٤٠١/٠٦/٣٠ علمي - پژوهشي چکيده مسئلۀ کاربرد برابرهاي مصوب در متون و مسائل مربوط به آن به همان اندازة توليد آنها در فرهنگستان زبان و ادب فارسي و ديگر نهادهاي رسمي يا غيررسمي اهميت دارد؛ چراکه واژگان تا زماني کـه در مـتن و بافـت جاي گير نشوند، نه تنها درجۀ کاربردپذيري و قابليت هاي زبان شناختي و معناشناختي آنها آشـکار نمـي شـود، بلکه ميزان درک کاربر نيز از آن واژه و سطح دانش زباني وي پوشيده مـي مانـد.
com پژوهش هاي فراواني انجام شده است که همگي در اين اصل اتفاق نظر داشـته انـد؛ بـراي نمونه ، کارول بنسون ١، محقق در زمينـۀ دوزبـانگي ، در تحقيقـي در دانشـگاه اسـتکهلم ، تحت عنوان «اهميت آموزش با زبان مادري در ارتقاي کيفي آن »، قياس جالبي را عنوان کرده است ؛ وي نفوذ تعداد زيـادي از واژگـان زبـان بيگانـه را در زبـاني کـه در آمـوزش استفاده مي شود به نگه داشتن فرد در زير آب بدون آموزش شنا ماننـد دانسـته اسـت (١) (٢ :٢٠٠٤ ,Benson).
اين تغيير نه به نفع زبان بيگانه در يادگيري آن است و نـه بـه نفـع زبـان وام گيـر از حيـث خلوص و اصالت آن ؛ چراکه براي نمونه در مورد همين زبان ژاپنـي کـه در مقدمـه بيـان شد، با وجود اينکه ژاپن يک کشور تـک زبانـه اسـت (٣-٢ :٢٠٠٨ ,Dattun)، از يـک سـو پرشماري واژگان انگليسي ، کارآمدي آن زبان را به پرسش کشـيده و از سـوي ديگـر، بـر اساس تحقيقات ، در آزمون هاي زبان در جهان در رتبـه هـاي آخـر قـرار دارد و دليـل آن بي توجهي به مقولۀ متني سازي يادگيري و تکيه بيش از حد بر دستور زبان و واژگـان در خارج از متن و بدون تمرين هاي کاربردي دانسته شده است (٣٠٩ :٢٠٠٧ ,Thompson).