چکیده:
محقق بزرگ شیخ عبدالکریم حائری دارای اندیشههای اصولی و فقهی نه عقلگرای مفرط و نه متنگرای بیچونوچرا، بلکه دارای تفکر اجتهادی همراه اعتدال است. از این رهگذر نظریۀ «تلازم تکلیف اجتماعی بر ثبوت حق» را میتوان از تفکر اجتهادی ایشان استخراج کرد. شیخ عبدالکریم حائری با پذیرش این نظریه معتقد است گاهی در جعل حکم و تکلیفْ رعایت حق دیگری لحاظ میشود، درنتیجه برای شخص دیگر ایجاد حق میکند. نگارنده با استخراج این نظریه از آثار علمی ایشان و اثبات آن، مورد «حق طلاق برای زوجه» را در تطبیق این نظریه ارائه میدهد. نمونه ارائهشده با استظهار از آیۀ «إِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَان» و تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق بهدست میآید و ثابت میشود. موارد دیگری که با نظریۀ ایشان برای دیگری ایجاد حق میکند و میتوان آن را نام برد، «حق فقرا» در خمس و زکات و «حق غیبتشده» در جلب رضایت او است.
The great researcher Ayatollah ‘Abd al-Karim Haʼiri-Yazdi
has usuli and fiqhi thoughts, neither excessive rationalism nor
unequivocal textualism, but rather has moderate ijtihadi thought.
From this point of view, the theory of “the theory of the correlation
of social obligation on the approval of right” can be extracted
from his ijtihadi thinking. Accepting this theory, Ayatollah ‘Abd
al-Karim Haʼiri-Yazdi believed that sometimes in issuing a hukm
(decree) and taklif (obligation) the observance of another right
is considered, thereby it creates rights for another person. By
extracting this theory from his academic works and proving it, the
author presents the case of “the right of divorce for the wife” to
apply this theory. The presented example is obtained and proven
by highlighting verse 229 of Surah al-Baqarah “then [let there
be] either an honourable retention or a kindly release” and the
correlation of social obligation with approval of right. Other cases
that create rights for the other people by his theory are “the right of
the poor” in khums and zakat and “the right of the person who was
absent” in obtaining his satisfaction.
خلاصه ماشینی:
مقاله پژوهشی نظریۀ تلازم تکلیف اجتماعی با ثبوت حق از دیدگاه شیخ عبدالکریم حائری (مطالعه موردی اثبات «حق طلاق برای زوجه») هادی مصباح مدرس حوزه و دانشگاه؛ رایانامه: h.
شیخ عبدالکریم حائری با پذیرش این نظریه معتقد است گاهی در جعل حکم و تکلیفْ رعایت حق دیگری لحاظ میشود، درنتیجه برای شخص دیگر ایجاد حق میکند.
استدلال به صحیحۀ ابیبصیر مبتنی بر نظریۀ تلازم تکلیف اجتماعی با حق شیخ عبدالکریم در ادامۀ استظهار به آیۀ شریفه میگوید برفرض که بپذیریم آیه فقط در مقام بیان حکم تکلیفی است نه حکم وضعی، ولی از روایت ابیبصیر مرادی میتوان این حق را برای زوجه استفاده کرد (اراکی، 1419ق، 310).
استدلال به حسنۀ جمیلبن دراج مبتنی بر نظریۀ تلازم تکلیف اجتماعی با حق ازنظرِ حاج شیخ عبدالکریم حائری روایت دیگری که از آن میتوان حق بودن طلاق برای زوج را استفاده کرد حسنۀ جمیل بندرّاج است (اراکی، 1419ق، 310) در این حسنۀ قوی (مجلسی اول، 1406ق، 6/252) جمیل میگوید: مرد فقط برای نفقۀ پدر و مادر و فرزند مجبور میشود.
ایشان معتقد است این دو روایت بر «حق طلاق برای زوجه» دلالت دارد و استظهار و تلازم آیه بر حق را تأیید میکند.
Qom: Muʼassasat al-Nashr al-Islāmī li Jamāʻat al-Mudarrisīn.
Qom: Dār al-Qurʼān al-Karīm.