چکیده:
تاملی بر سه عامل اصلی شکل گیری بابیهچکیده:در اوایل قرن 19 میلادی، در شرایطی که با تلاشهای آقامحمدخان، کشور شمایلی یکپارچه یافته بود، فتحعلیشاه با مجموعه ای از مشکلات بصورت شورش در داخل و درگیری نظامی با قدرتهایی چون روس و عثمانی مواجه شد، از سویی دیگر آغاز درگیریهای هوشمندانه اطلاعاتی با انگلیس رقم خورد تا هم از قوت گرفتن این نهال امپراطوری نوین پارسی جلوگیری شود و هم موانع انگلیس در تصرف کامل هند از میان برداشته شود. همزمان با ورود احمد احسایی و شکل گیری مکتبی به نام شیخیه، بحرانهایی در درون از کف جامعه تا دربار و حوزه ها ایجاد شد که به مرور زمینه ساز فرقهای به نام بابیه در ایران شد. این تحقیق پنهانکاریهای هوشمندانه سه عامل اصلی را که در سطوح مختلف شباهتی با فرقههای مرموز از خود بروز داده اند را بررسی مینماید، ویژگی که احتمال دسترسی به ایده پردازان اصلی پشت پرده شکل گیری این فرقه را ممکن میسازد. خصوصا با دلایل و مدارکی که این تحقیق از ارتباط احسایی با دو عامل مامور شده در دربار قاجار ارائه مینماید. مدارک و مشاهداتی که مناسبات پیچیدهای را نشان میدهد و تاکنون مورد توجه محققین قرار نگرفتهاند. روش تحقیق، روش تاریخی (استقرایی) و شیوه گردآوری (کتابخانه ای، نسخ خطی و اسنادی) با استفاده از شیوه نگارش توصیفی و تحلیلی می باشد.
A reflection on the three main agents of the formation of BabiehAbstractIn the mid-nineteenth century, when the efforts of Agha Mohammad Khan had led to the integrity of the country, Fath Ali Shah faced new challenges, including unrest within the country and wars with powers such as Russians and Ottomans. On the other hand, high level intelligence engagements with Britain began to prevent the new Persian Empire from gaining strength and to remove Britain's obstacles to the full conquest of India. Simultaneously with the arrival of Ahmad Ahsaei and the establishment of a school called Sheikhieh, there were internal crises that spread from the grassroots of society to the court and into the religious schools. These crises gradually paved the way for a sect called Babieh in Iran. This study examines the smart secrecy of three Agents that at different levels bear a resemblance to mysterious Sects. This feature makes it possible to access the main ideators behind the formation if this Sect. Especially with the reasons and evidence that this research provides about the connection of Ahmad Ahsaei with the two appointed British government Agents in the Qajar court. Evidence and observations show complex relationships which have not yet received the necessary attention of researchers. The research method in this work is historical method (inductive) , and collecting materials (library, manuscripts and documents) is done by descriptive and analytical writing methods.
خلاصه ماشینی:
منابع مورد استفاده در این تحقیق به سه دسته اصلی تقسیم میشوند: راویان طرفداران شیخیه : احسایی( عبدالله بن احمد)، پژوهشی در آثار و افکـار شـیخیه ( جلال زارعی)، فرزندان استر(هومن سرشار)، مکتب شیخی از حکمت الهـی شـیعی( هـانری کربن )، ارشادالعوام ( محمد کریم خان کرمانی)، زندگی و زمانه محمد علـی میـرزا دولتشـاه ( اردشیر کشاورز)، تاریخ یهود ایران ( حبیب لوی)، فلسفیه (ابوالقاسم ابراهیمی) راویان کلی نگر: فتنه باب (اعتضادالسلطنه )، شرح حال رجـال ایـران ( مهـدی بامـداد)، قصص العلما ( محمد سلیمان تنکابنی)، بهائیت در ایران ( سید سعید زاهدانی)، تـاریخ ظهـور الحق ( فاضـل مازنـدرانی)، تـاریخ عضـدی( احمـد میـرزا عضـدالوله )، قـره العـین ( مهـدی نورمحمدی)، شیخیه و بابیه در ایران ( مهدی نـور محمـدی)از احسـا تـا کرمـان ( نورالـدین چهاردهی)، بهائیت چگونه پدید آمد( نورالدین چهاردهی) تحلیلگران مستقل : تاریخ جامع بهائیت ( بهرام افراسیابی)، شیخیه ( سید محمد حسـن آل طالقانی)، خرافات شیخیه ( محمد خالصی زاده )، فرهنگ و فرق مذاهب کلامی( علی ربـانی گلپایگانی)، الفرق و المذاهب المسیحیه منذ ظهور الاسلام حتی الیـوم ( رسـتم سـعد)، آیینـه دانشوران ( سید علیرضا ریحان یزدی)، تاریخ عقاید اخباریه ، شـیخیه و بابیـه ( فریبـا سـعادتی فر)، طرائق الحداید( محمد معصوم شیرازی)، مقایسـه نقـش موعـود بـاوری در پیـدایش دو فرقه مورمونیسم و شیخیه ( مهراب صـادق نیـا)، بـابیگری و بهـائیگری و کسـروی گرایـی( یوســف فضــایی)، ایــن اســت شــیخیگری( لیقــوانی)، شــیخیگری و بــابیگری ( مدرســی چهاردهی)، و دومنبع با ارزش در این خصوص : شیخیه نقطه آغازین انحراف ( محمد حسن نجاری)، بهائیان ( محمد باقر نجفی) ٣.