چکیده:
راحةالصّدور و آیةالسّرور از معدود کتابهای بازمانده از تاریخ سلجوقیان است که نگارش آن در سال 603 هجری، به پایان رسیده است. بسیاری از محقّقان بر آن بودهاند که این اثر، سرقت ادبی محض است و نجمالدّین راوندی کسی است که با سوءاستفاده از سلجوقنامه، کتابی را که بیست و یک سال پیش از آن، نوشته شده بوده در ظاهری دیگر، به نمایش گذاشته و با افزودن مطالبی به آن و یا تلخیص آن کتاب، به دریافت صله نائل آمده و نامش را در ردیف تاریخنویسان و همچنین نویسندگان نثر فنّی و مصنوع قرار داده است. این مقاله بر آن است تا برخلاف سایر محقّقان که اغلب به رونویسی از عقیده یکدیگر پرداختهاند، بیان کند که اگرچه شواهد بسیاری مبنی بر سرقت ادبی در راحةالصّدور دیده میشود، اما نکاتی نیز در این کتاب وجود دارد که نشان دهنده مشاهدات و اظهارنظرهای خود مؤلّف است.
Rahat al-Sodoor and Aya al-Sorroor are among the few surviving books in the history of the Seljuks that were written in 603 AH. Many scholars have argued that this is a mere plagiarism, and that Najmuddin Ravandi is the one who misused the Seljuk letter, a book written twenty-one years ago, to display it in a different form and by adding material to That or the abbreviation of that book, has achieved peace and has placed its name in the ranks of historians as well as writers of technical and artificial prose. This article, unlike other scholars who have often transcribed each other's beliefs, states that although there is ample evidence of plagiarism in Rahat al-Sodoor; But there are points in this book that indicate that there is evidence that the Seljuk letter was borrowed, not stolen, and this fact is confirmed by the silence of many great literary figures and historians of literature.
خلاصه ماشینی:
٢-٣- نقد دیدگاه های صاحب نظران به دلیل شباهت های فراوان این دو کتاب در موضوع و نحوة نگارش ، محقّقان و صاحب نظران عقاید کسانی را در زمینۀ وام گیری یا سرقت راوندی از سلجوقنامه ارائه نموده اند که به برخی از آنها اشاره میشود: یان ریپکا (ریپکا، ١٣٦٤: ١٤٤) مینویسد: «راحۀالصّدور و آیۀالسّرور در تاریخ سلجوقیان از نجم الدّین ابوبکر محمّد راوندی نوعی سرقت ادبی از سلجوقنامۀ ظهیری نیشابوری است ، چرا که حّتی یک کلمه هم بیش از مطالب تاریخ مذکور به راحۀالصّدور افزوده نشده و حّتی وقایع آن در سالی که وقایع سلجوقنامه به پایان میرسد، خاتمه مییابد».
افشار در مقاله ای مبسوط که در مجلۀ مهر نوشته و آن را در مقدّمۀ سلجوقنامه ، به چاپ رسانده است ، چنین مینویسد: «پس از مطالعۀ دقیق مکرّر راحۀالصّدور و تطبیق آن با رسالۀ تاریخ سلاجقۀ زبدةالتواریخ و اشارة خود راوندی در مقدّ مۀ راحۀالصّدور، بر من واضح گردید که قسمت تاریخ سلاجقۀ راحۀالصّدور از اوّل تا آخر یعنی از ابتدای سلطنت این خاندان تا طغرل بن ارسلان ، آخرین پادشاه سلاجقۀ عظام ، بدون نقطه ای تحریف در عبارت ، سرقت از سلجوقنامۀ ظهیری است ؛ منتها، در بعضی موارد، به اختصار کوشیده و قسمتی از عبارت کتاب را حذف کرده » (افشار،١٣١٣، ش ١: ٣٠).