چکیده:
در دوران پيشامدرن، رمانهاي رئاليستي غالباً مبتني بر بازنمايي واقعيت و مسائل خارج از ذهن بودهاست؛ اما با فروپاشي سبكهاي سنتي در روايت پس از ظهور مدرنيسم و رشد روزافزون دغدغههاي روحي انسان در جوامع مدرن، رماننويسان بيشتر بر نمايش تعارضات روحي و رواني و ترسيم دغدغههاي دروني شخصيتهاي داستاني تمركز كردهاند. جستار حاضر تلاش ميكند با تكيه بر روش توصيفي-تحليلي، به كشف مؤلفههاي مدرنيسم در رمان «الحب في المنفى» اثر بهاء طاهر (1935م) داستانپرداز مصري بپردازد. مهمترين ويژگي اين رمان كه بهعنوان ضرورت پژوهش تشخيص دادهشد، پرداختن به درونمايههاي اجتماعي با رويكردي عاطفي و ذاتي است. نتايج تحقيق نشان از آن دارد كه نويسنده سعي كرده به شيوة مدرنيستها از طريق تكگوييهاي طولاني به نمايش تعارضات دروني راوي/قهرمان بپردازد؛ از اينرو مسائل دنياي واقعي را در اين رمان به صورتي مبهم بازنمايي نموده و به صورتي عامدانه از مؤلفههاي مدرنيستي بهره بردهاست، طوري كه نظم منطقي رخدادهاي داستان دچار آشفتگي شده و خواننده در دريافت رخدادهاي داستان سردرگم ميشود. همچنين استفادة نويسنده از سازوكار شعرگونگي موجب برتري جنبههاي غنائي و عاطفي داستان بر واقعگرايي گرديده است.
تکتب غالبیه الروایات الواقعیه فی الفتره الکلاسیکیه بناء علی وصف للواقع وبیان قضایا خارجه عن الذات؛ ولکن رکز الروايیون علی تصویر العراقل الروحیه والنفسیه للشخوص القصصیه ومالوا الی بیان خلجاناتها الذاتیه، وذلک بعد ظهور الحداثه ومع انهیار اسالیب السرد التقلیدیه، وبعد النمو الکبیر للاضطرابات النفسیه البشریه فی المجتمعات الحدیثه. تحاول هذه الدراسه وفقا للمنهج الوصفی-التحلیلی علی الکشف عن مکونات الحداثه فی روایه «الحب فی المنفی» للروايی المصری بهاء طاهر (1935م). تعد معالجه القضایا الاجتماعیه باسلوب عاطفی وذاتی من اهم ما یمیز هذه الروایه، والتی تعرف بضروره البحث. تشیر النتايج الی ان بهاء طاهر یحاول الی اظهار النزاعات الداخلیه للراوی/البطل متاثرا باسالیب الروایه الحداثیه من خلال المونولوجات الداخلیه الطویله؛ ولذلک یصف القضایا الحقیقیه للعالم غامضه. فعلی هذا، احتوت هذه الروایه علی المکونات الحداثیه للسرد، وذلک بوعی کامل من جانب الروايی. فقد تشظی الترتیب المنطقی لاحداث القصه فاصبح القاري مرتبکا فی فهم تسلسل احداث القصه کما ان استخدام المکونات الشعریه فی عملیه السرد یتسبب فی غلبه الجوانب الغنايیه والعاطفیه للسرد علی الواقعیه.
In the classical period, realist novels are often written based on descriptions of reality and out-of-mind issues; but with the collapse of traditional narrative styles, after the advent of modernism and the great growth of human mental problems in modern societies, novelists have focused more on portraying mental problems and depicting the inner concerns of fictional characters. relying on a descriptive-analytical method, the present article tries to discover the components of modernism in the novel "Love in Exile " by the Egyptian novelist Bahaa Taher (1935). the most important feature of this novel, which was recognized as a necessity of research, addressing social issues with an emotional and intrinsic approach. the results of the research indicate that the author tries to show the narrator's inner struggles in a modernist way through long monologues; therefore, real world issues are vaguely described in this novel and instead this narrative work consciously has modernist components, so that the logical order of the events of the story is disturbed and the reader is confused in understanding the events of the story and the author's use of poetic structures in the story causes the lyrical and emotional aspects of the story to prevail over realism.