چکیده:
هدف از این پژوهش» بررسی و شناسایی موّلفههای تصمیمگیری مشارکتی در سازمان میباشد. روش
تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و استدلالی میباشد و از منابع و متون معتبر کتابخانهای, استنادی
و شبکه جهانی اینترنت نیز استفاده شده است. از نظرات ۱۵ نفر از متخصصان و کارشناسان خبره در
این حوزه و اساتید دانشگاهی نیز برای تایید و افزایش غنای نتایج کمک گرفته شده است.
نتیجه بررسیها نشان میدهد مدل دارای ۸ موّلفه زیر میباشد که مدیران سازمانهاء با استفاده از این
مولفهها میتوانند در سازمان خود تصمیمگیری مشارکتی به شیوه علمی و صحیح را داشته باشند. و از
نتایج این تصمیمات بهرهمند شوند.. ۱- آموزش مشارکت ۲- انتقال اطلاعات ۳-مشخص بودن اهداف
۴-تبیین مسئولیتها ۵- زمان حیاتی تصمیم ۶- گروههای خودگردان ۷- سبک رهبری ۸- بازخورد
خلاصه ماشینی:
اين مطلب مؤيد اين نکته است که همواره انسان با محدوديت عقلايي درگير بوده اسـت (سعادت ، فرايند تصميم گيري در سازمان ، ١٣٧٩) از سوي ديگر با توجه به نتايج تحقيقات مرتبط به علم مديريت به اين نتيجه مي رسيم که سرمايه هاي اصلي سـازمان را منـابع انسـاني آن تشـکيل مي دهنـد و استفاده مؤثر و بهينه از اين نيروهاي بالقوه و انساني، موفقيت و اثربخشـي سـازمان را تضـمين مي کنـد.
(سنجر و همکاران ، ١٣٨٩) بنابراين مديريت سازمان براي غلبه بر محدوديت عقلايي در تصـميم گيري و بهره گيري مؤثر از نيروي انساني به عنوان مهم ترين منبع سازماني بايد سبک و روش مناسب مديريتي را به کار بگيرد.
درگير کردن کارکنان در تصميم گيري که گاهي به آن تصميم گيري مشارکتي (PDM) نيز ميگويند، بـه معناي تسهيم تصميم گيري در محيط کاري مي باشد (١٩٧٣ ,Mitchell)؛ لاک و شويگر آن را بـه عنـوان تصميم گيري مشترک بين مديران و زيردستان تعريف مي کنند (١٩٧٩ ,others &Locke )؛ نـوآ (٢٠٠٨) آن را يک شکل خاصي مي داند که زيردستان کنترل و آزادي انتخاب بيشتر خواهند داشت و بين مديران و کارکنان ارتباطات باز وجود به وجود مي آيد (٢٠٠٨ ,Noah)؛ و اين مسئله به درجه اي کـه کارکنـان در فعاليت هاي برنامه ريزي راهبردي سازمان درگير هستند، (مشـارکت دارنـد) بسـتگي دارد.
مديراني که تجربه هاي منفي از مديريت مشارکتي داشته اند يا کساني که مشارکت کارکنان را بـه عنـوان عامل تضعيف کننده قدرت خود درک کرده اند، تمايل کمتري به درگير کردن کارکنـان در تصـميم گيري دارند .